رمان
#رمان
#چشمان_سیاه
#BTS
#part:۷
بلا:وارد شدم و رفتم دفتر سویون
سویون:میبینم دست خالی اومدی؟
بلا:مگه سرعت برق دارم!بهت گفتم حداقل یک هفته طول میکشه
سویون:حالا واسه چی اومدی؟
بلا:اسلحه میخوام
سویون:جانم؟
بلا:همینکه شنیدی!
سویون:نمیشه
بلا:اونوقت چرا
سویون:چون بلد نیستی
بلا:میخوای رو تو امتحانش کنم؟
سویون:زبون دراز شدیا
بلا:از تو یاد گرفتم
سویون:بلا اعصابمو خورد نکن...واسه چیته
بلا:میخوام اگه پیداش کردم ی تیر خالی کنم تو پاش که نتونه فرار کنه
سویون:بهتره سر حرفت بمونی
بلا:اسلحه؟
سویون:بگیر....۶ تا تیر داره
بلا:بای
اسلحه رو بردم و سوار موتور شدم و حرکت کردم....تو راه بودم که گوشیم زنگ خورد...شماره ناشناس بود...جواب دادم
بلا:بله؟
میساکی:سلام...منم میساکی
بلا:چی میخوای؟
میساکی:برات آدرس میفرستم بیا
بلا:جانم؟بابا من کار دارم دست از سرم بردار
میساکی:نه نمیشه... قول میدم ۱۰ دقیقه از وقتتو بگیرم...لطفا زود بیا
بلا:آه خدای من...باشه
میساکی:بای
بلا:قطع کردم و به آدرسی که فرستاد رفتم...بعد چند دقیقه رسیدم...وات؟فروشگاه لوازم ارایشی؟
میساکی:بلاااااا
بلا:اومدممم
رفتم داخل فروشگاه که هم میساکی بود هم تمو
بلا:اینجا چیکار داریم؟
تمو:خب همونطور که میبینی اینجا فروشگاه لوازم ارایشیه...و خواستم واسه جبران تصادف بگیم هرچی میخوای میتونی برداری
بلا:من لوازم آرایشی استفاده نمیکنم
میساکی:وات؟شوخی میکنی
بلا:جدی ام
تمو:خب میتونی آبرسان یا وسایل مربوط به پوست برداری!
بلا:من نمیخوام ب....
حالا من نمیخوام اما بزار برا جیمین ببرم اون به پوستش میرسه:برا پسرا چی داری؟
تمو:واسه دوست پسرت میخوای؟
بلا:نه...فقط بهم نشون بده...
میساکی:باشه بیا
تمو:ببین اینا واسه پوسته...پوست صورت رو لطیف و نرم میکنن...اینا هم ابرسانه...اینا هم واسه زیر چشمه
بلا:خب از هرکدومشون یدونه بده ولی واسه زیر چشم دوتا
تمو:اوکیه
بلا:برام آماده کرد و گذاشت:خب چقدر شدن؟
میساکی:چقدر شدن نداریم...واسه جبران تصادف هستن
بلا:نمیخواد بابا
میساکی:میخواد خوبشم میخواد
بلا:باشه پس...مرسی..
تمو:خدافظ
میساکی:بایی
بلا:بای
چه بامزه ان این دوتا...سوار موتور شدم و رفتم سمت جیمین بعد چند دقیقه رسیدم پیاده شدم ولی احساس کردم یکی پشتمه...برگشتم و همه جا رو چک کردم اما کسی نبود...عجیبه این چه حسی بود دیگه
وارد خونه شدم و درو قفل کردم
#چشمان_سیاه
#BTS
#part:۷
بلا:وارد شدم و رفتم دفتر سویون
سویون:میبینم دست خالی اومدی؟
بلا:مگه سرعت برق دارم!بهت گفتم حداقل یک هفته طول میکشه
سویون:حالا واسه چی اومدی؟
بلا:اسلحه میخوام
سویون:جانم؟
بلا:همینکه شنیدی!
سویون:نمیشه
بلا:اونوقت چرا
سویون:چون بلد نیستی
بلا:میخوای رو تو امتحانش کنم؟
سویون:زبون دراز شدیا
بلا:از تو یاد گرفتم
سویون:بلا اعصابمو خورد نکن...واسه چیته
بلا:میخوام اگه پیداش کردم ی تیر خالی کنم تو پاش که نتونه فرار کنه
سویون:بهتره سر حرفت بمونی
بلا:اسلحه؟
سویون:بگیر....۶ تا تیر داره
بلا:بای
اسلحه رو بردم و سوار موتور شدم و حرکت کردم....تو راه بودم که گوشیم زنگ خورد...شماره ناشناس بود...جواب دادم
بلا:بله؟
میساکی:سلام...منم میساکی
بلا:چی میخوای؟
میساکی:برات آدرس میفرستم بیا
بلا:جانم؟بابا من کار دارم دست از سرم بردار
میساکی:نه نمیشه... قول میدم ۱۰ دقیقه از وقتتو بگیرم...لطفا زود بیا
بلا:آه خدای من...باشه
میساکی:بای
بلا:قطع کردم و به آدرسی که فرستاد رفتم...بعد چند دقیقه رسیدم...وات؟فروشگاه لوازم ارایشی؟
میساکی:بلاااااا
بلا:اومدممم
رفتم داخل فروشگاه که هم میساکی بود هم تمو
بلا:اینجا چیکار داریم؟
تمو:خب همونطور که میبینی اینجا فروشگاه لوازم ارایشیه...و خواستم واسه جبران تصادف بگیم هرچی میخوای میتونی برداری
بلا:من لوازم آرایشی استفاده نمیکنم
میساکی:وات؟شوخی میکنی
بلا:جدی ام
تمو:خب میتونی آبرسان یا وسایل مربوط به پوست برداری!
بلا:من نمیخوام ب....
حالا من نمیخوام اما بزار برا جیمین ببرم اون به پوستش میرسه:برا پسرا چی داری؟
تمو:واسه دوست پسرت میخوای؟
بلا:نه...فقط بهم نشون بده...
میساکی:باشه بیا
تمو:ببین اینا واسه پوسته...پوست صورت رو لطیف و نرم میکنن...اینا هم ابرسانه...اینا هم واسه زیر چشمه
بلا:خب از هرکدومشون یدونه بده ولی واسه زیر چشم دوتا
تمو:اوکیه
بلا:برام آماده کرد و گذاشت:خب چقدر شدن؟
میساکی:چقدر شدن نداریم...واسه جبران تصادف هستن
بلا:نمیخواد بابا
میساکی:میخواد خوبشم میخواد
بلا:باشه پس...مرسی..
تمو:خدافظ
میساکی:بایی
بلا:بای
چه بامزه ان این دوتا...سوار موتور شدم و رفتم سمت جیمین بعد چند دقیقه رسیدم پیاده شدم ولی احساس کردم یکی پشتمه...برگشتم و همه جا رو چک کردم اما کسی نبود...عجیبه این چه حسی بود دیگه
وارد خونه شدم و درو قفل کردم
۶.۰k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.