گل سرخ
گل سرخ
پارت۱۰
ویو یونگی: امروز هیچ کاری ندارم ت/ا مدرسست نمیدونم چرا دلم براش تنگ شده و هر موقع میبینمش یجوری میشم
ادمین جونتون: پسر عاشق شده هورا هورا 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
یونگی: آره عاشق شدم ولی میترسم اون از من بدش بیاد حالا ولش
ویو ت/ا: با سوها ناهارمو خوردم و الان زنگ آخر احساس بدی دارم از سوها خوشم نمیاد یجوریه دلم برای یونگی تنگ شده نمیدونم چرا
ادمین جونتون: عررر عاشق شدییی
ت/ا: فضول خانم برووووو بعد بتوچه
این زنگ بازم ریاضی داریم مخم ترکید فردا امتحان داریم دلم میخواد برم خرید زینگ زینگ
زنگ خونه خورد بلاخره تموم شد میخوام زنگ بزنم به یونگی اجازه بگیرم منو راوینا بریم خرید
ت/ا:الو سلام پیشی یونگی:الو سلام خرگوشه ت/ا:عع از کی تا حالا من خرگوشم یونگی:منم از کی تا حالا پیشیم ت/ا: از الان چون کپی پیشی یونگی: عع پس اینطوریه باشه خرگوشی خرگوشی چیکار داشتی ت/ا: من میخواستم
یونگی: وایسا اون وو پشت خطمه
ت/ا: باشه یونگی: الو اون وو
اون وو: ببخشید داداش من نمیتونم برم دنبال دخترا مامانم مریض شده یونگی : باشه خودم میرم سلامم رو به مامانت برسون
اون وو: ممنون باشه فعلا یونگی: فعلا. یونگی: ت/ا هنوز پشت خطی ت/ا: آره یونگی: اون وو گفت نمیتونه بیاد دنبالتون من خودم ۵ دقیقه دیگه میام کاری داشتی ت/ا: آره میخواستم برم خرید که اجازه میخواستم یونگی: اوکی باهم میریم
پایان🩷
لایک یادتون نره🥹
پارت۱۰
ویو یونگی: امروز هیچ کاری ندارم ت/ا مدرسست نمیدونم چرا دلم براش تنگ شده و هر موقع میبینمش یجوری میشم
ادمین جونتون: پسر عاشق شده هورا هورا 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
یونگی: آره عاشق شدم ولی میترسم اون از من بدش بیاد حالا ولش
ویو ت/ا: با سوها ناهارمو خوردم و الان زنگ آخر احساس بدی دارم از سوها خوشم نمیاد یجوریه دلم برای یونگی تنگ شده نمیدونم چرا
ادمین جونتون: عررر عاشق شدییی
ت/ا: فضول خانم برووووو بعد بتوچه
این زنگ بازم ریاضی داریم مخم ترکید فردا امتحان داریم دلم میخواد برم خرید زینگ زینگ
زنگ خونه خورد بلاخره تموم شد میخوام زنگ بزنم به یونگی اجازه بگیرم منو راوینا بریم خرید
ت/ا:الو سلام پیشی یونگی:الو سلام خرگوشه ت/ا:عع از کی تا حالا من خرگوشم یونگی:منم از کی تا حالا پیشیم ت/ا: از الان چون کپی پیشی یونگی: عع پس اینطوریه باشه خرگوشی خرگوشی چیکار داشتی ت/ا: من میخواستم
یونگی: وایسا اون وو پشت خطمه
ت/ا: باشه یونگی: الو اون وو
اون وو: ببخشید داداش من نمیتونم برم دنبال دخترا مامانم مریض شده یونگی : باشه خودم میرم سلامم رو به مامانت برسون
اون وو: ممنون باشه فعلا یونگی: فعلا. یونگی: ت/ا هنوز پشت خطی ت/ا: آره یونگی: اون وو گفت نمیتونه بیاد دنبالتون من خودم ۵ دقیقه دیگه میام کاری داشتی ت/ا: آره میخواستم برم خرید که اجازه میخواستم یونگی: اوکی باهم میریم
پایان🩷
لایک یادتون نره🥹
- ۲.۴k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط