Part 15
Part 15
deep wound = زخم عمیق
دیگه فاصله ای بینتون نمونده بود که لباسشو پیچید دورت و بغلت کرد
_الان گرم میشی
+داری چیکار میکنی؟
_معلوم نیست؟
جونگکوکو هُل دادی و از بغلش اومدی بیرون
+واقعا دلیل کاراتو نمیفهمم جونگکوک ، تو اولش میخواستی منو بکشی ، میخواستی بهم تجاوز کنی و هزارتا بلای دیگه سرم بیاری ، سیگارتو تو دستم فرو کردی پس الان چرا داری بهم اهمیت میدی
بازی با دیگران انقد برات آسونه آرههه؟
_من..
+من چی ها؟
لازم نیست خودتو توجیه کنی
باز چه نقشه ای تو سرته؟
اصن چرا نمیزاری من برم هان؟
نکنه میخوای کاری کنی عاشقت بشم بعد بزنی زیرش؟
_ا/ت بزار واس....
+بزارم چی ها ؟
اگه من بَردَتَم و نمیزاری برم حق نداری جوری رفتار کنی که انگار واست مهمم
همون لباسی که دورت بود رو پوشیدی و از اتاق رفتی بیرون
از عمارت رفتی بیرون و نشستی رو تاب و شروع کردی به گریه کردن
چند دقیقه بعد دستی رو روی کمرت احساس کردی
سرتو برگردوندی و خانم لی رو دیدی
&چرا گریه میکنی دخترم؟
+هیچی اشغال رفت تو چشمم
&دخترم لازم نیست دروغ بگی با من راحت باش
+دلیل کارای جونگکوکو نمیفهمم
این جونگکوک با جونگکوکی که اولین بار دیدم فرق میکنه
اگه من خدمتکارشم چرا انقد بهم اهمیت میده
&ا/ت بزار یچیزی رو بت بگم
تو اولین دختری هستی که جونگکوک خودش شخصاً آورد اینجا
اولین دختری هستی که جونگکوک بهت خندید
اولین کسی هستی که جونگکوک نگرانش شد
من از وقتی جونگکوک بچه بود اونو میشناهتم از همون بچگیش سرد و بی احساس بود و به کسی اهمیت نمیداد حتی اگه یه آدم جلوش کُشته میشد هیچ ری اکشنی نشون نمیداد
ولی نگران تو شد
من میشناسمش اون اصلا فیلم بازی نمیکرد
جونگکوک فقط با تو عوض شده رفتارش با زیردستاش هیچ تغییری نکرده
هنوزم با اونا همون جونگکوک خشنه که بود
تو جونگکوکو تحت تاثیر خودت قرار دادی
چون اولین دختری بودی که آویزون جونگکوک نشد و تو این شرایط کم نیاورد
باهات شرط میبندم جونگکوک تو عمرش نه کسیو بوسیده نه با کسی خوابیده
با این حرفای خانم لی یاد بوسه ی چند دقیقه پیشتون افتادی و لپات سرخ شد
& بینیم چرا خجالت کشیدی؟
+من کی خجالت کشیدم؟
&بگذریم توهم دیگه گریه نکن و راجب کارای جونگکوک فکر کن ، من میرم تو
خانم لی رفت تو و بلافاصله.......
deep wound = زخم عمیق
دیگه فاصله ای بینتون نمونده بود که لباسشو پیچید دورت و بغلت کرد
_الان گرم میشی
+داری چیکار میکنی؟
_معلوم نیست؟
جونگکوکو هُل دادی و از بغلش اومدی بیرون
+واقعا دلیل کاراتو نمیفهمم جونگکوک ، تو اولش میخواستی منو بکشی ، میخواستی بهم تجاوز کنی و هزارتا بلای دیگه سرم بیاری ، سیگارتو تو دستم فرو کردی پس الان چرا داری بهم اهمیت میدی
بازی با دیگران انقد برات آسونه آرههه؟
_من..
+من چی ها؟
لازم نیست خودتو توجیه کنی
باز چه نقشه ای تو سرته؟
اصن چرا نمیزاری من برم هان؟
نکنه میخوای کاری کنی عاشقت بشم بعد بزنی زیرش؟
_ا/ت بزار واس....
+بزارم چی ها ؟
اگه من بَردَتَم و نمیزاری برم حق نداری جوری رفتار کنی که انگار واست مهمم
همون لباسی که دورت بود رو پوشیدی و از اتاق رفتی بیرون
از عمارت رفتی بیرون و نشستی رو تاب و شروع کردی به گریه کردن
چند دقیقه بعد دستی رو روی کمرت احساس کردی
سرتو برگردوندی و خانم لی رو دیدی
&چرا گریه میکنی دخترم؟
+هیچی اشغال رفت تو چشمم
&دخترم لازم نیست دروغ بگی با من راحت باش
+دلیل کارای جونگکوکو نمیفهمم
این جونگکوک با جونگکوکی که اولین بار دیدم فرق میکنه
اگه من خدمتکارشم چرا انقد بهم اهمیت میده
&ا/ت بزار یچیزی رو بت بگم
تو اولین دختری هستی که جونگکوک خودش شخصاً آورد اینجا
اولین دختری هستی که جونگکوک بهت خندید
اولین کسی هستی که جونگکوک نگرانش شد
من از وقتی جونگکوک بچه بود اونو میشناهتم از همون بچگیش سرد و بی احساس بود و به کسی اهمیت نمیداد حتی اگه یه آدم جلوش کُشته میشد هیچ ری اکشنی نشون نمیداد
ولی نگران تو شد
من میشناسمش اون اصلا فیلم بازی نمیکرد
جونگکوک فقط با تو عوض شده رفتارش با زیردستاش هیچ تغییری نکرده
هنوزم با اونا همون جونگکوک خشنه که بود
تو جونگکوکو تحت تاثیر خودت قرار دادی
چون اولین دختری بودی که آویزون جونگکوک نشد و تو این شرایط کم نیاورد
باهات شرط میبندم جونگکوک تو عمرش نه کسیو بوسیده نه با کسی خوابیده
با این حرفای خانم لی یاد بوسه ی چند دقیقه پیشتون افتادی و لپات سرخ شد
& بینیم چرا خجالت کشیدی؟
+من کی خجالت کشیدم؟
&بگذریم توهم دیگه گریه نکن و راجب کارای جونگکوک فکر کن ، من میرم تو
خانم لی رفت تو و بلافاصله.......
۷۹.۹k
۱۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.