خان زاده پارت53
#خان_زاده #پارت53
داد زد
_تو غلط کردی واسه من بلبل زبونی میکنی گمشو بپوش میریم خونه. از کاخ بابات تو اروپا نیومدی دختر خانوم پس هوا برت نداره
سحر باز گفت
_نزنش آقا اهورا... از هر جا اومده آدم که هست.
_تو حرف نزن به تو ربطی نداره... کجاست مانتوت؟
آروم گفتم
_تو اتاق.
به سمت اتاق رفت و لحظه ای بعد با مانتو و شالم برگشت و پرتش کرد توی سینم و با لحن تندی گفت
_بپوش.
خم شدم و مانتوم و برداشتم و پوشیدمش.
هنوز دکمه هامو نبسته بودم زیر بازوم و گرفت و دنبال خودش کشوند. مغموم به سحر نگاه کردم.منه سیاه بخت و چه به فرار کردن از خونه.
* * * *
درو بست و گفت
_اون رفیقت دیگه حق نداره پاش و تو این خونه بذاره.تو هم حق نداری از این خونه بری بیرون. میشوری میسابی هر شب تمکین میکنی تا یه توله بکارم تو شکمت. بعدشم میشینی بچه هاتو بزرگ میکنی.
تلخ خندی زدم و گفتم
_باشه مشکلی ندارم. به شرطی شما هم...
وسط حرفم پرید
_واسه من شرط میذاری خانوم کوچولو؟فکر کردی من خودم و اسیر یه دختر بچه ی روستایی امل میکنم؟وقتی هزار تا داف و لوند جون میدن واسم.
لبهام و روی هم فشردم و گفتم
_اونا واسه پولتون جون میدن.
پوزخندی زد و گفت
_خودت چی؟ مگه واسه پول ارباب بله رو به من نگفتین؟
🍁 🍁 🍁
داد زد
_تو غلط کردی واسه من بلبل زبونی میکنی گمشو بپوش میریم خونه. از کاخ بابات تو اروپا نیومدی دختر خانوم پس هوا برت نداره
سحر باز گفت
_نزنش آقا اهورا... از هر جا اومده آدم که هست.
_تو حرف نزن به تو ربطی نداره... کجاست مانتوت؟
آروم گفتم
_تو اتاق.
به سمت اتاق رفت و لحظه ای بعد با مانتو و شالم برگشت و پرتش کرد توی سینم و با لحن تندی گفت
_بپوش.
خم شدم و مانتوم و برداشتم و پوشیدمش.
هنوز دکمه هامو نبسته بودم زیر بازوم و گرفت و دنبال خودش کشوند. مغموم به سحر نگاه کردم.منه سیاه بخت و چه به فرار کردن از خونه.
* * * *
درو بست و گفت
_اون رفیقت دیگه حق نداره پاش و تو این خونه بذاره.تو هم حق نداری از این خونه بری بیرون. میشوری میسابی هر شب تمکین میکنی تا یه توله بکارم تو شکمت. بعدشم میشینی بچه هاتو بزرگ میکنی.
تلخ خندی زدم و گفتم
_باشه مشکلی ندارم. به شرطی شما هم...
وسط حرفم پرید
_واسه من شرط میذاری خانوم کوچولو؟فکر کردی من خودم و اسیر یه دختر بچه ی روستایی امل میکنم؟وقتی هزار تا داف و لوند جون میدن واسم.
لبهام و روی هم فشردم و گفتم
_اونا واسه پولتون جون میدن.
پوزخندی زد و گفت
_خودت چی؟ مگه واسه پول ارباب بله رو به من نگفتین؟
🍁 🍁 🍁
۶.۲k
۰۵ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.