رمان چند پارتی غمگین از تهیونگ (اشتباه برگشت ناپذیر)
پارت۱
ا.ت: +
تهیونگ: _
《ویو ا.ت》
+{امروز مثل همیشه خسته از شرکت اومدم بیرون و گفتم یه راننده بفرستن برام چون حال رانندگی نداشتم.....تو راه بودیم که گفتم ته رو خوش حال کنم و غذای مورد علاقش رو بخرم}
+اول برو به رستوران.......برو دوتا......بخر و بیا
راننده:چشم خانوم(رفت و با غذا برگشت..)
راننده:خانوم کیم رسیدیم
+هوم...باشه ممنون..خودت میدونی ماشینو کجا بزاری...من دیگه میرم..
راننده:چشم خانوم (تعظیم کرد و رفتم توی خونه)
+اوففف من اومدمممم عشقمممم (زن و شوهرن)
+یکی به بغلت نیاز داره هاااا
_او عشقم اومدی؟
_چغدر چهرت خستس حتی خسته تر از منی (لبخند)
+اره امروز زیادی کار کردم...تو کی اومدی؟
_بیا بغلم ببینم... (بغلش کرد..)من نیم ساعت پیش اومدم ولی چرا انقدر دیر اومدی(ا.ت ۳ ساعت دیر کرده بود..)
+هوممم...داشتم میومدم گفتم عشقمو خوش حال کنم (لبخند)
_اووووو چیشده که خانوم خانوما فکر منه
+ایششش یااا خیلی بدی..اصن باهات قهرم برو اونور
_شششش باشه باشه شوخی کردم (پیشونیشو بو.س.ی.د) حالا چی برام خریدی؟
+......غذای مورد علاقتو
_ههههههه! واقعاااااا هورااااا (ذوق)
(خنده)بیا بریم غذا بخوریم کیوتچه(لپشو گرفت کشید)
_آیییی خیلی بدیییی(خنده..)
(بعد غذا)
+وایی دیگه چشمام باز نمیشهههه
_بیا خودم میبرمت
+پس ظرفا؟
_خودم جمع میکنم
+ووی مرسییییی(لپشو ب.و.س.ی.د)
_(براید استایل بغلش کرد و گذاشتش رو تخت و رفت ظرفارو جمع کنه)
(چند دقیقه بعد...)
_اومدمممم
+ووی بیا بدو که میخوام غش کنمم
(همدیگه رو بغل کردن و خوابیدن..)
+(صبح بیدار شدم دیدم مثل همیشه ته نیست چون زودتر از من میره سر کار و مثل همیشه صبحونه ی با عشقی که برام درست کرده بود رو خوردم و رفتم شرکت)
《ویو ته》
_(امروز صبح بعد از انجام کار هام و صبحانه درست کردن برای ا.ت رفتم شرکت)
《شب》
_(تو راه خونه بودم که یه پیامک از گوشیم اومد ماشینو وایسوندم و پیام رو خوندم)
پیام: تو فکر میکنی زنت خیلی وفاداره؟ هع این ویدیو رو ببین و ببین چجوری بهت خیانت کرد....فکر کردی چرا دیشب دیر اومد؟هوم؟
از طرف: (Lks)
_چ...چی؟ینی چی خیانت؟ ...Lks کیه دیگه...محاله من و ا.ت خیلی همو دوست داریم اون عمرا بهم خیانت کنه... (زود به طرف خونه حرکت کرد و سریع رفت تو خونه و روی مبل اتاق کارش نشست و فیلمو پخش کرد...)
_چ....چی!...نه نه نه این واقعیت ندارهههههه (داد)
◇کیلیلیلیلیلیلی جای حساس قطع کردم نه؟ حیح...◇
♤برای پارت بعدی:♤
♡۵ لایک♡
♧ ۵ کامنت : هر نفر یه کامنت باشه وگرنه پاک میکنم...♧
▪دوستون دارم موچ بهتون بایی♡♡♡♡▪
#پارت۱ #فیک #رمان_بی_تی_اس #بی_تی_اس #رمان #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #لایک #لایکی #آرمی #تهیونگ #کیم_تهیونگ #جونگکوک #جئون_جونگکوک #نامجون #کیم_نامجون #جیمین #پارک_جیمین #سوکجین #جین #کیم_سوکجین #تک_پارتی #چند_پارتی
ا.ت: +
تهیونگ: _
《ویو ا.ت》
+{امروز مثل همیشه خسته از شرکت اومدم بیرون و گفتم یه راننده بفرستن برام چون حال رانندگی نداشتم.....تو راه بودیم که گفتم ته رو خوش حال کنم و غذای مورد علاقش رو بخرم}
+اول برو به رستوران.......برو دوتا......بخر و بیا
راننده:چشم خانوم(رفت و با غذا برگشت..)
راننده:خانوم کیم رسیدیم
+هوم...باشه ممنون..خودت میدونی ماشینو کجا بزاری...من دیگه میرم..
راننده:چشم خانوم (تعظیم کرد و رفتم توی خونه)
+اوففف من اومدمممم عشقمممم (زن و شوهرن)
+یکی به بغلت نیاز داره هاااا
_او عشقم اومدی؟
_چغدر چهرت خستس حتی خسته تر از منی (لبخند)
+اره امروز زیادی کار کردم...تو کی اومدی؟
_بیا بغلم ببینم... (بغلش کرد..)من نیم ساعت پیش اومدم ولی چرا انقدر دیر اومدی(ا.ت ۳ ساعت دیر کرده بود..)
+هوممم...داشتم میومدم گفتم عشقمو خوش حال کنم (لبخند)
_اووووو چیشده که خانوم خانوما فکر منه
+ایششش یااا خیلی بدی..اصن باهات قهرم برو اونور
_شششش باشه باشه شوخی کردم (پیشونیشو بو.س.ی.د) حالا چی برام خریدی؟
+......غذای مورد علاقتو
_ههههههه! واقعاااااا هورااااا (ذوق)
(خنده)بیا بریم غذا بخوریم کیوتچه(لپشو گرفت کشید)
_آیییی خیلی بدیییی(خنده..)
(بعد غذا)
+وایی دیگه چشمام باز نمیشهههه
_بیا خودم میبرمت
+پس ظرفا؟
_خودم جمع میکنم
+ووی مرسییییی(لپشو ب.و.س.ی.د)
_(براید استایل بغلش کرد و گذاشتش رو تخت و رفت ظرفارو جمع کنه)
(چند دقیقه بعد...)
_اومدمممم
+ووی بیا بدو که میخوام غش کنمم
(همدیگه رو بغل کردن و خوابیدن..)
+(صبح بیدار شدم دیدم مثل همیشه ته نیست چون زودتر از من میره سر کار و مثل همیشه صبحونه ی با عشقی که برام درست کرده بود رو خوردم و رفتم شرکت)
《ویو ته》
_(امروز صبح بعد از انجام کار هام و صبحانه درست کردن برای ا.ت رفتم شرکت)
《شب》
_(تو راه خونه بودم که یه پیامک از گوشیم اومد ماشینو وایسوندم و پیام رو خوندم)
پیام: تو فکر میکنی زنت خیلی وفاداره؟ هع این ویدیو رو ببین و ببین چجوری بهت خیانت کرد....فکر کردی چرا دیشب دیر اومد؟هوم؟
از طرف: (Lks)
_چ...چی؟ینی چی خیانت؟ ...Lks کیه دیگه...محاله من و ا.ت خیلی همو دوست داریم اون عمرا بهم خیانت کنه... (زود به طرف خونه حرکت کرد و سریع رفت تو خونه و روی مبل اتاق کارش نشست و فیلمو پخش کرد...)
_چ....چی!...نه نه نه این واقعیت ندارهههههه (داد)
◇کیلیلیلیلیلیلی جای حساس قطع کردم نه؟ حیح...◇
♤برای پارت بعدی:♤
♡۵ لایک♡
♧ ۵ کامنت : هر نفر یه کامنت باشه وگرنه پاک میکنم...♧
▪دوستون دارم موچ بهتون بایی♡♡♡♡▪
#پارت۱ #فیک #رمان_بی_تی_اس #بی_تی_اس #رمان #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #لایک #لایکی #آرمی #تهیونگ #کیم_تهیونگ #جونگکوک #جئون_جونگکوک #نامجون #کیم_نامجون #جیمین #پارک_جیمین #سوکجین #جین #کیم_سوکجین #تک_پارتی #چند_پارتی
۸.۳k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.