p55
لوسی: لوس نشو😐
تهیونگ: باشه اوکی بریم
رفتن سوار ماشین شدن
رسیدن پاساژ(خدااا منم ببرین 😩)
تهیونگ: بیا یریم این مغازه لباساش خوبه
رفتن تو
@: خوش آمدین میتونم کمکتون کنم
لوسی: ام من یه لباس عروس میخوام پفی باشه خوشگلم باشه
@:اوم از این طرف
رفتن لوسی رفت پروف لباس عروسو پوشید
تهیونگ: نه خیلی بازع
بعدی رو پوشید
تهیونگ: این چیه با این که نمیتونی راه بری خیلی شلوغه
بعدی رو پوشید
تهیونگ: نچ خوشم نیومد
لوسی: خوبه ها
تهیونگ: نه
بعدی رو پوشید
تهیونگ: نه
لوسی10تا لباس عوض کرد
تهیونگ: اینم خوب نی...
که لوسی نزاشت حرف بزنه باهمون لباس عروس افتاد دنبالش کتونی پوشیده بود رو در آورد(میخواست باهاش تهیونگو بزنه)
لوسی: وایساااا نشونت میدم
تهیونگ: خب زشت بودن خب(در حال فرار)
@: خانم مواظب باشین🫢
لوسی کتونی پرت کرد خورد تو کله تهیونگ
تهیونگ: اییییی اخخخ
لوسی: حقته😒
تهیونگ: الان که فکر میکنم اون هشتمیه خوب بود
لوسی: ایی خسته شدم میمردی از اول میگفتی
تهیونگ: 😅
اینا خریدن رفتن برای تهیونگ کت شلوار بگیرن که...
لی مین هو رو دیدن(گایز اگه یادتون باشه لی مین هو دشمنه تهیونگه و تهیونگ زنشو کشته بخاطر اینکه زنش مادر بزرگ تهیونگ که خیلی دوسش داشت رو کشته بود)
(گایز علامت لی مین هو رویادم نمیاد علامتشو این میزارم~)
~: سلام جناب کیم تهیونگ 😏
تهیونگ: تو اینجاچیکار داری
~: پس شما دل جناب کیم رو بردین؟
لوسی: 🙂
تهیونگ: لوسی بیا بریم
~: اوووو جناب کیم دوست دخترتون میدونن که شما ما فیایین؟
لوسی: اره من میدونم مشکله؟
~: میدونی این حاظر جواب بودنت منو یاد کی میندازه یاد سولا اونم اگه زنده بود همسن سال تو میشد
تهیونگ: گمشو برو
~: من مث تو نمیکشمش دوست دارم ببینم در نبودش چه شکلی میکشی😏
تهیونگ: چی میگی تو با مشت زد تو دهن لی مین هو
لی مین هو: وحشییییی
لوسی با لگد زد تو جای حساسش
لی مین هو: اخخخ ایییی زنیکه هرزه
لوسی: هههه فک کنم بابا نشی دیگه😂
تهیونگ: عشق خودمییی
لوسی: فعلا شترمرغ
تهیونگ و لوسی رفتن تو یه پاساژ دیگه بزای کت شلوار تهیونگ
تهیونگ: چطوره؟
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺💜
تهیونگ: باشه اوکی بریم
رفتن سوار ماشین شدن
رسیدن پاساژ(خدااا منم ببرین 😩)
تهیونگ: بیا یریم این مغازه لباساش خوبه
رفتن تو
@: خوش آمدین میتونم کمکتون کنم
لوسی: ام من یه لباس عروس میخوام پفی باشه خوشگلم باشه
@:اوم از این طرف
رفتن لوسی رفت پروف لباس عروسو پوشید
تهیونگ: نه خیلی بازع
بعدی رو پوشید
تهیونگ: این چیه با این که نمیتونی راه بری خیلی شلوغه
بعدی رو پوشید
تهیونگ: نچ خوشم نیومد
لوسی: خوبه ها
تهیونگ: نه
بعدی رو پوشید
تهیونگ: نه
لوسی10تا لباس عوض کرد
تهیونگ: اینم خوب نی...
که لوسی نزاشت حرف بزنه باهمون لباس عروس افتاد دنبالش کتونی پوشیده بود رو در آورد(میخواست باهاش تهیونگو بزنه)
لوسی: وایساااا نشونت میدم
تهیونگ: خب زشت بودن خب(در حال فرار)
@: خانم مواظب باشین🫢
لوسی کتونی پرت کرد خورد تو کله تهیونگ
تهیونگ: اییییی اخخخ
لوسی: حقته😒
تهیونگ: الان که فکر میکنم اون هشتمیه خوب بود
لوسی: ایی خسته شدم میمردی از اول میگفتی
تهیونگ: 😅
اینا خریدن رفتن برای تهیونگ کت شلوار بگیرن که...
لی مین هو رو دیدن(گایز اگه یادتون باشه لی مین هو دشمنه تهیونگه و تهیونگ زنشو کشته بخاطر اینکه زنش مادر بزرگ تهیونگ که خیلی دوسش داشت رو کشته بود)
(گایز علامت لی مین هو رویادم نمیاد علامتشو این میزارم~)
~: سلام جناب کیم تهیونگ 😏
تهیونگ: تو اینجاچیکار داری
~: پس شما دل جناب کیم رو بردین؟
لوسی: 🙂
تهیونگ: لوسی بیا بریم
~: اوووو جناب کیم دوست دخترتون میدونن که شما ما فیایین؟
لوسی: اره من میدونم مشکله؟
~: میدونی این حاظر جواب بودنت منو یاد کی میندازه یاد سولا اونم اگه زنده بود همسن سال تو میشد
تهیونگ: گمشو برو
~: من مث تو نمیکشمش دوست دارم ببینم در نبودش چه شکلی میکشی😏
تهیونگ: چی میگی تو با مشت زد تو دهن لی مین هو
لی مین هو: وحشییییی
لوسی با لگد زد تو جای حساسش
لی مین هو: اخخخ ایییی زنیکه هرزه
لوسی: هههه فک کنم بابا نشی دیگه😂
تهیونگ: عشق خودمییی
لوسی: فعلا شترمرغ
تهیونگ و لوسی رفتن تو یه پاساژ دیگه بزای کت شلوار تهیونگ
تهیونگ: چطوره؟
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺💜
۱۰.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.