مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

p

p...3



در کشور نیانگما بین کوهستان مخفی سرپرست یکیو مخفی کرده بود

سرپرست ..حالش چطوره
شانگ ..خوبه اما حالا باهیچکس حرف نمیزنه

سرپرست.. هنوزم دنبال انتقامه
شانگ.. نه بعد از حرف هایی که شما زدید و با دیدن مردم که چقد شاد زندگی میکنن و هرکدوم زندگی سختی داشته نظرشو عوض کرده

سرپرست.. خوبه آما هیج کاری نمیخواد بکنه
شانگ.. فقط میخواد با خواهرش یه زندگی جدید بسازه و

سرپرست..و چی
شانگ..و میخواد یه عذرخواهی بشنوه
سرپرست ..از کی
شانگ.. معلومه از شاهزاده ییبو

سرپرست.. درکش میکنم میخوام به دیدنش برم کجاست

شانگ ..تو اتاقش داره لباس میپوشه
بهش خبر بدم به دیدنش میرید

سرپرست..نه بزار به کارش ادامه بده بعدن به دیدنش میرم
شانگ.. بله قربان

سرپرست.. برام شمشیره افسانه ای بیار
شانگ ..اونو چرا میخوایی
سرپرست..وقتشه شده برگرده پیش صاحبش

شانگ ..متوجه شدم با اجازه از حضورتون مرخص میشم
سرپرست.. با دست اشاره کرد که بره و شانگ رفت

(فلش بک) به دوماه پیش وقتیکه ژان از رو صغره داشت میوفتاد
ییبو دست ژان گرفت و گفت

ییبو..ژان بیا بالا حرف بزنیم
ژان..ییبو میخام یچیزی بهت بگم

ییبو..بیا بالا حرف میزنیم
ژان..ییبو من دوست دارم...
ییبو تعجب کرد هیچی نمیگفت

ژان..ییبو من همیشه دوست داشتمو دارم از وقتی که منو از دست گرگا نجات داشتی به حسم مطمئن شدم از وقتی که تو مهمونی بودیم تو از رو پله ها اومدی اون لحضه حس کردم قلبم لرزید
ییبو..ژان چرا اینارو الان داری بهم میگی اخه

ژان..چون دیگه وقتی نیست
ییبو..ژان بیا بالا یه زندگی جدید درست میکنیم

ژان لبخند تلخی زدو گفت
ژلن..ییبو منو فراموش کن به زندگی جدید شروع کن من بخشیدمت..مراقب خودت باش..
ژان دستشو ول میکنه او میوفته پایین صغره تو اب

ییبو..ژاننننننننن نهههههه

ولی ژان دیگه افتاده و برای زندگی جدید دیره.
دیدگاه ها (۱)

p...4ییبو با تمام نیرو هایی که آورد برای جنگ دنبال ژان می‌گش...

p...5ییبو به اوندل رسید و با چیزی که متوجه شد لی هن و چینیو...

p...2ییبو پیش پدرش رفت پادشاه اواندل... برای چی اومدیییبو.. ...

فالو =فالوشروع فصل سوم p...1دوماه. بعد ییبو بعد از مرگ ژان ...

p83تو همین لحضه همه ارتش داشتن مقاومت میکردن ولی انسان ها د...

p81جنگ هنوز ادامه داشت در سلیب اتش خسارت های زیادی ب انها وا...

p..90همگی قدرتشونو گزاشته بودن وداشتن ییبو مهرموم میکردن دین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط