part
part 134
سوزومه:اوم راست میگی
جنیور: تو لباستو عوض کن من خودم میرم درو باز میکنم
سوزومه: اوکی
سوزومه در کمدو باز کردو یه تیشرت ازش بیرون اورد
سوزومه: اینم بپوش برو پایین زشته
جنیور: اوکی
سوزومه رفت حموم تا دستو صورتشو بشوره جنیور هم بعد پوشیدن لباسش از اتاق اومد بیرونو رفت پایینو درو باز با دیدن هارو بهش سلام کردو دعوتش کرد بیاد داخل
هارو: سوزی کجاست
جنیور: داره اماده میشه بیا بشین بگم برات قهوه بیارن
هارو: نه ما سری میریم
جنیور: کجا میخواین برین
هارو: مگه سوزومه بهت نگفته که من قرار تا وقتی اماده شه مدیر شرکتش باشم
جنیور: بخواطر همینم به امریکا اومد؟
هارو: اره
جنیور: عالیه حتما خیلی براش قابل اعتمادی
هارو: اوم هرچی نباشه پسر داییشم
سوزومه: سلام بر پسر دایی گلم
هارو: های بیبی
سوزومه: من امادم بریم
جنیور: سوزومه یه لحظه بیا بالا کارت دارم بعد برو
سوزومه: اوکی
باهم رفتن بالا
جنیور: میخوای شرکتو بسپوری بهش
سوزومه: اره چطور
جنیور: چرا قبلش باهام صحبت نکردی
سوزومه: خب یادم رفته بهت بگم
جنیور: انقد برات بی ارزشم
سوزومه: جنیور من اینو نگفتم. فقط چیز مهمی نبود
جنیور: من خودم به شرکتت رسیدگی میکنم
سوزومه: نمیخواد خودت سرت شلوغ نمیخوام تو فشار باشی
جنیور: واقعا قابل اعتماد
سوزومه: اره بهش اعتماد دارم
جنیور:خیلی زود اعتماد میکنی تو. اون شرکت تمام تلاش باباتو مامانته
سوزومه: میگی چیکار کنم
جنیور:بنظر پسر بدی نمیاد با این که نمیشه از روی ظاهر قضاوت کرد ولی من خودم با یکی از اعضای شرکت صحبت میکنم که اون دست از پا خطا نکنه بعدشم تو باید امروز بهش بگی که هر روز گذارش روز رو برام بفرسته
سوزومه: اوکی بهش میگم
جنیور: خب حالا برو پایین زیاد معطلش نکن
سوزومه: باشه من دیگه رفتم
سوزومه رفت پایینو با هارو باهم رفتن شرکت وقتی وارد شدن همه یه تعظیم کوچیکی به سوزومه میکردن پچ پچ کن شرکت گرفته بود سوزومه رفت پیش منشی
منشی: سلام خانوم خوش اومدید
سوزومه: ممنون. به همه بگو یه جلسه فوری بزارن و همه کارکنا هم بیان
منشی: چشم
منشی رفتو سوزومه و هارو وارد دفتر شدن بعد ده مین منشی اومدو گفت همه جم شدن و هرسه باهم رفتن سالن جلسه سوزومه رفتو جای خودش نشست و هارو هم پشت سرش وایستا
سوزومه: سلام به همگی
بقیه: سلام خانوم خوش اومدید
سوزومه: خب بی مقدمه میرم سر اصل مطلب مامانم شرگت رو به نامم کرده و از اونجایی که مامانم ازدواج کرده شرکت میرسه به من وچون من هنوز امادگیش رو ندارم میسپورم به پسر داییم ایشون از رشته کارشناسی ارشد فارق تحصیل شدن
سوزومه:اوم راست میگی
جنیور: تو لباستو عوض کن من خودم میرم درو باز میکنم
سوزومه: اوکی
سوزومه در کمدو باز کردو یه تیشرت ازش بیرون اورد
سوزومه: اینم بپوش برو پایین زشته
جنیور: اوکی
سوزومه رفت حموم تا دستو صورتشو بشوره جنیور هم بعد پوشیدن لباسش از اتاق اومد بیرونو رفت پایینو درو باز با دیدن هارو بهش سلام کردو دعوتش کرد بیاد داخل
هارو: سوزی کجاست
جنیور: داره اماده میشه بیا بشین بگم برات قهوه بیارن
هارو: نه ما سری میریم
جنیور: کجا میخواین برین
هارو: مگه سوزومه بهت نگفته که من قرار تا وقتی اماده شه مدیر شرکتش باشم
جنیور: بخواطر همینم به امریکا اومد؟
هارو: اره
جنیور: عالیه حتما خیلی براش قابل اعتمادی
هارو: اوم هرچی نباشه پسر داییشم
سوزومه: سلام بر پسر دایی گلم
هارو: های بیبی
سوزومه: من امادم بریم
جنیور: سوزومه یه لحظه بیا بالا کارت دارم بعد برو
سوزومه: اوکی
باهم رفتن بالا
جنیور: میخوای شرکتو بسپوری بهش
سوزومه: اره چطور
جنیور: چرا قبلش باهام صحبت نکردی
سوزومه: خب یادم رفته بهت بگم
جنیور: انقد برات بی ارزشم
سوزومه: جنیور من اینو نگفتم. فقط چیز مهمی نبود
جنیور: من خودم به شرکتت رسیدگی میکنم
سوزومه: نمیخواد خودت سرت شلوغ نمیخوام تو فشار باشی
جنیور: واقعا قابل اعتماد
سوزومه: اره بهش اعتماد دارم
جنیور:خیلی زود اعتماد میکنی تو. اون شرکت تمام تلاش باباتو مامانته
سوزومه: میگی چیکار کنم
جنیور:بنظر پسر بدی نمیاد با این که نمیشه از روی ظاهر قضاوت کرد ولی من خودم با یکی از اعضای شرکت صحبت میکنم که اون دست از پا خطا نکنه بعدشم تو باید امروز بهش بگی که هر روز گذارش روز رو برام بفرسته
سوزومه: اوکی بهش میگم
جنیور: خب حالا برو پایین زیاد معطلش نکن
سوزومه: باشه من دیگه رفتم
سوزومه رفت پایینو با هارو باهم رفتن شرکت وقتی وارد شدن همه یه تعظیم کوچیکی به سوزومه میکردن پچ پچ کن شرکت گرفته بود سوزومه رفت پیش منشی
منشی: سلام خانوم خوش اومدید
سوزومه: ممنون. به همه بگو یه جلسه فوری بزارن و همه کارکنا هم بیان
منشی: چشم
منشی رفتو سوزومه و هارو وارد دفتر شدن بعد ده مین منشی اومدو گفت همه جم شدن و هرسه باهم رفتن سالن جلسه سوزومه رفتو جای خودش نشست و هارو هم پشت سرش وایستا
سوزومه: سلام به همگی
بقیه: سلام خانوم خوش اومدید
سوزومه: خب بی مقدمه میرم سر اصل مطلب مامانم شرگت رو به نامم کرده و از اونجایی که مامانم ازدواج کرده شرکت میرسه به من وچون من هنوز امادگیش رو ندارم میسپورم به پسر داییم ایشون از رشته کارشناسی ارشد فارق تحصیل شدن
- ۴.۱k
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط