پارت دوزادهم من عاشق دشمنم شدم:
پارت دوزادهم من عاشق دشمنم شدم:
- مونا موناااا
؟ چی شده ؟
- ات غش کرده
؟ خب به من چه
- اینهمه سال پیشش بودی حداقل همین یه کارو بکن
؟ چیکار باید بکنم ؟
- باید یه چیزی بِدی بخوره و خونش رو پانسمان کنی
؟ نمیتونم ....بزارم بیاین بیرون
- واقعا یه شیطانی ، به اینکار نمیگین مافیایی به اینکار میگن بیشعوری
؟ بس کن
- ات داره خونریزی میکنه
منی که دشمنشم مهربون شدم
؟ باشه بیا بیرون
- وایستا بغلش کنم
چشمات رو بسته نگه دار ( صدای آروم )
+ باشه ( صدای آروم )
- بریم ، کجا بزارمش؟
؟ روی مبل ، برم به آمبولانس زنگ بزنم
- فعلا یه پانسمان بیار بعدش آمبولانس
؟ خودت برو
- من نمیدونم کجاست
؟اوفف باشه
- (. کنار ات میشینه )
+ اسلحه توی کشو هست
اگر اونجا نبود به جای مخفی دارم که کسی نمیدونه ، زیر جا کتابی هست ( آروم )
-( سر تکون میده )
پیداش کردم
؟ هی احمق اسلحه اتو بزار زمین ( ات از پشت میاد میزنم تو سرش )
+ برو بمیر احمق
لیاقتت مرگه
اسلحه رو بده زود باش
- بیا
( تق تق تق تق )
- بسه دیگه ، ات مرد
+ نه وایسا
کثافت ، فکر کردی کی بود هااا؟
( تق تق تق )
- آروم باش ( ات رو از پشت بغل میکنه و اسلحه رو ازش میگیره)
آروم باش ، آروم
خب ات میخوای چیکار کنی ؟
+ چیو چیکار کنم ؟؟
- خونه رو ، خونه ات امن نیست
+ نمیدونم ، میرم هتل
- خب....امممم
+چیه؟
- خونه من چطوره؟
+چ...ی؟
- خب خونه ات امن نیست ، منم یه دوست هستم دیگه
+ اوکی ، ولی باید وسیله بیارم
- باشه برو
( توی خونه )
+ چه خونه قشنگی داری
- اوم
+میخوام درمورد یه موضوعی حرف بزنم
- چیه؟
+حرفات توی دستشویی
- اوم ، میگم اتاقت مهم تر نیست؟
دو تا اتاق میتونی انتخاب کنی
+ بحث رو عوض نکن
- عاشقتم ، دوست دارم ، میخوام ببوسمت، بغلت کنم
+چ....ی؟( چشم های گرد)
-( میره سمت ات و ات رو میبوسه)
+ صبر کن ، چیشده ( خودش رو از یونگی دور میکنه )
- نکنه از من خوشت نمیاد ؟!
+ من .......نمیدونم
- خب پس........
+ از اینکار که اینقدر شجاع بودی خوشم اومد
از آدمای قوی و شجاع خوشم میاد
جرئتت خوب بود
- ممنون
+ خب من نمیتونم سریع تصمیم بگیرم
- بیا بریم اتاق رو انتخاب کن
+ باشه
- کدوم اتاق
+ اونی که پنجره داره
- باشه
- مونا موناااا
؟ چی شده ؟
- ات غش کرده
؟ خب به من چه
- اینهمه سال پیشش بودی حداقل همین یه کارو بکن
؟ چیکار باید بکنم ؟
- باید یه چیزی بِدی بخوره و خونش رو پانسمان کنی
؟ نمیتونم ....بزارم بیاین بیرون
- واقعا یه شیطانی ، به اینکار نمیگین مافیایی به اینکار میگن بیشعوری
؟ بس کن
- ات داره خونریزی میکنه
منی که دشمنشم مهربون شدم
؟ باشه بیا بیرون
- وایستا بغلش کنم
چشمات رو بسته نگه دار ( صدای آروم )
+ باشه ( صدای آروم )
- بریم ، کجا بزارمش؟
؟ روی مبل ، برم به آمبولانس زنگ بزنم
- فعلا یه پانسمان بیار بعدش آمبولانس
؟ خودت برو
- من نمیدونم کجاست
؟اوفف باشه
- (. کنار ات میشینه )
+ اسلحه توی کشو هست
اگر اونجا نبود به جای مخفی دارم که کسی نمیدونه ، زیر جا کتابی هست ( آروم )
-( سر تکون میده )
پیداش کردم
؟ هی احمق اسلحه اتو بزار زمین ( ات از پشت میاد میزنم تو سرش )
+ برو بمیر احمق
لیاقتت مرگه
اسلحه رو بده زود باش
- بیا
( تق تق تق تق )
- بسه دیگه ، ات مرد
+ نه وایسا
کثافت ، فکر کردی کی بود هااا؟
( تق تق تق )
- آروم باش ( ات رو از پشت بغل میکنه و اسلحه رو ازش میگیره)
آروم باش ، آروم
خب ات میخوای چیکار کنی ؟
+ چیو چیکار کنم ؟؟
- خونه رو ، خونه ات امن نیست
+ نمیدونم ، میرم هتل
- خب....امممم
+چیه؟
- خونه من چطوره؟
+چ...ی؟
- خب خونه ات امن نیست ، منم یه دوست هستم دیگه
+ اوکی ، ولی باید وسیله بیارم
- باشه برو
( توی خونه )
+ چه خونه قشنگی داری
- اوم
+میخوام درمورد یه موضوعی حرف بزنم
- چیه؟
+حرفات توی دستشویی
- اوم ، میگم اتاقت مهم تر نیست؟
دو تا اتاق میتونی انتخاب کنی
+ بحث رو عوض نکن
- عاشقتم ، دوست دارم ، میخوام ببوسمت، بغلت کنم
+چ....ی؟( چشم های گرد)
-( میره سمت ات و ات رو میبوسه)
+ صبر کن ، چیشده ( خودش رو از یونگی دور میکنه )
- نکنه از من خوشت نمیاد ؟!
+ من .......نمیدونم
- خب پس........
+ از اینکار که اینقدر شجاع بودی خوشم اومد
از آدمای قوی و شجاع خوشم میاد
جرئتت خوب بود
- ممنون
+ خب من نمیتونم سریع تصمیم بگیرم
- بیا بریم اتاق رو انتخاب کن
+ باشه
- کدوم اتاق
+ اونی که پنجره داره
- باشه
۸.۴k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.