"سناریو"
(درخواستی)
تصور کن که:
با داداشت دعوات شده و به اعضا فهش میده و توهم راهی بیمارستانش میکنی!
☆☆☆
نامجون:حالا نیاز به این همه خشونت نبود ا.ت... نابودش کردی که...
▪︎▪︎▪︎
جین:یاع یاع یاع خوب کردی ا.ت هیچوقت ازین پسره خوشم میومد!
▪︎▪︎▪︎
یونگی:*دستشو میزاره شونت* الحق که کمال همنشینی بامن در تو اثر کرده
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:*تظاهر به ناراحتی* آخی... طفلک... * وی از درون* بهت افتخار میکنم ا.ت!
▪︎▪︎▪︎
جیمین:ا.ت نمیدونستم انقدر روم غیرت داری! حالا به نظرت چند روز از دستش راحتیم..؟
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:*روبه داداشت*آخیییی ببخشیدا حالا چیزیتم نشده ولی باز...*برمیگرده به تو چشمک میزنه* یه جایزع پیشم داری!
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:ببین ا.ت... درسته هیتره... ولی نباید کتکش بزنی!... حالا چرا یکم مشتتو پایین تر نزدی تو دهنش؟؟
▪︎▪︎▪︎
تصور کن که:
با داداشت دعوات شده و به اعضا فهش میده و توهم راهی بیمارستانش میکنی!
☆☆☆
نامجون:حالا نیاز به این همه خشونت نبود ا.ت... نابودش کردی که...
▪︎▪︎▪︎
جین:یاع یاع یاع خوب کردی ا.ت هیچوقت ازین پسره خوشم میومد!
▪︎▪︎▪︎
یونگی:*دستشو میزاره شونت* الحق که کمال همنشینی بامن در تو اثر کرده
▪︎▪︎▪︎
هوسوک:*تظاهر به ناراحتی* آخی... طفلک... * وی از درون* بهت افتخار میکنم ا.ت!
▪︎▪︎▪︎
جیمین:ا.ت نمیدونستم انقدر روم غیرت داری! حالا به نظرت چند روز از دستش راحتیم..؟
▪︎▪︎▪︎
تهیونگ:*روبه داداشت*آخیییی ببخشیدا حالا چیزیتم نشده ولی باز...*برمیگرده به تو چشمک میزنه* یه جایزع پیشم داری!
▪︎▪︎▪︎
جونگ کوک:ببین ا.ت... درسته هیتره... ولی نباید کتکش بزنی!... حالا چرا یکم مشتتو پایین تر نزدی تو دهنش؟؟
▪︎▪︎▪︎
۹۶.۰k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.