این چه عشقیه پارت 3
این چه عشقیه پارت 3
ویو جیمین
از خواب پاشدم و رفتم تو اشپز خونه که دیدم هانا اهنگ گذاشته و قر میده و میخونه و همین طور داره اهنگ میخونه
هانا ـ و کارای نامقدس انجام میده، دختره نشسته و کارو پیش میبره
نرفتم سمتش و فقط تماشاش میکدم رقصش عالی بود (یه نکته: گایز جیمین دنبال یه دنسر دختره)
ویو هانا
اهنگ بعدی "Tomboy" بود عاشق اهنگه بودم این بار با صدای بلند می خوندم
ـ مامان بهم گفت با یه مرد پولدار ازدواج کن، ولی من شبیهشم، من همون مرد پولدارم، همه میگن این دختر چطور اینقدر پرواز کرد، من همون کاریو انجام میدم که تو انجام میدی پسر، منتها من مثل یه تامبوی انجامش میدم
تو همین حال بودم که جیمین جلوم سبز شد یه جیغی کشیدم
جیمین ـ چته دختر؟ منم.
ـ وااای ترسوندیم قبلش یه علام حضوری میکردی
بنگ چان ـ هانا *با صدای بلند *
ـ چیههههه؟*با صدای بلند*
بنگ چان ـ هیچی*با صدای بلند *
باز کرم ریزی های بنگ چان شروع شدو سر زده رفتم تو اتاقش بلشتو از زیر سرش کشیدم
ـ یه بار دیگه بگو هیچی دهنتو سرویس میکنم
بنگ چان ـ جرعتشو نداری *پوز خند*
بالشتو محکم پرت کردم تو صورتش
ـ جرعتشو نداری*اداشو در میاره*
بنگ چان ـ خودت خواستی
افتاد دنبالم منم پی بردم به اتاقم در اتاقو یادم رف ببندم بنگ چان اومد تو منم رفتم زیر پتو
قایم شدم
الویا ـ چیشده؟
بنگ چان ـ هانا بیا بیرون
ـ نمیام
بنگ چان ـ باشه حالا بعدا برات دارم
صدای راه رفتن بنگ چان دور شد
ـ بچه ها رفت؟
جنی ـ اره رفت
از زیر پتو اومدم بیرون دخترا هم از خواب پاشدن و رفتیم صبحونه خوردیم حوصلم سر رفت و اذیت الویا کردم
ـ اولیا؟
الویا ـ هان؟
ـ چانگ کی بود؟
الویا ـ چیه چرا؟
ـ هیچی اخه دیشب رفتی در خونش
الویا ـ چی بهش گفتم؟
ـ گفتی "چانگ بیا دوباره باهم باشیم"
جیمین ـ جایی بجز خونه..
از زیر میز یکی زدم تو پای جیمین فهمید که دارم اذیت الویا میکنم
الویا ـ اه شت چیکار کنم؟
جنی ـ تو رفتی بعد به ما میگی؟
ـ جنی خودتم رفتی در خونه ی لیا
جنی ـ چییی؟
ـ رفتی بهش گفتی "بیا باهم دوست شیم"
جنی ـ من رفتم پیش اون دختریکه؟
ـ نه پس من رفتم
جنی ـ وااای نععع امروز ابروم همه جا میره
ـ ایگووو
ویو جیمین
از خواب پاشدم و رفتم تو اشپز خونه که دیدم هانا اهنگ گذاشته و قر میده و میخونه و همین طور داره اهنگ میخونه
هانا ـ و کارای نامقدس انجام میده، دختره نشسته و کارو پیش میبره
نرفتم سمتش و فقط تماشاش میکدم رقصش عالی بود (یه نکته: گایز جیمین دنبال یه دنسر دختره)
ویو هانا
اهنگ بعدی "Tomboy" بود عاشق اهنگه بودم این بار با صدای بلند می خوندم
ـ مامان بهم گفت با یه مرد پولدار ازدواج کن، ولی من شبیهشم، من همون مرد پولدارم، همه میگن این دختر چطور اینقدر پرواز کرد، من همون کاریو انجام میدم که تو انجام میدی پسر، منتها من مثل یه تامبوی انجامش میدم
تو همین حال بودم که جیمین جلوم سبز شد یه جیغی کشیدم
جیمین ـ چته دختر؟ منم.
ـ وااای ترسوندیم قبلش یه علام حضوری میکردی
بنگ چان ـ هانا *با صدای بلند *
ـ چیههههه؟*با صدای بلند*
بنگ چان ـ هیچی*با صدای بلند *
باز کرم ریزی های بنگ چان شروع شدو سر زده رفتم تو اتاقش بلشتو از زیر سرش کشیدم
ـ یه بار دیگه بگو هیچی دهنتو سرویس میکنم
بنگ چان ـ جرعتشو نداری *پوز خند*
بالشتو محکم پرت کردم تو صورتش
ـ جرعتشو نداری*اداشو در میاره*
بنگ چان ـ خودت خواستی
افتاد دنبالم منم پی بردم به اتاقم در اتاقو یادم رف ببندم بنگ چان اومد تو منم رفتم زیر پتو
قایم شدم
الویا ـ چیشده؟
بنگ چان ـ هانا بیا بیرون
ـ نمیام
بنگ چان ـ باشه حالا بعدا برات دارم
صدای راه رفتن بنگ چان دور شد
ـ بچه ها رفت؟
جنی ـ اره رفت
از زیر پتو اومدم بیرون دخترا هم از خواب پاشدن و رفتیم صبحونه خوردیم حوصلم سر رفت و اذیت الویا کردم
ـ اولیا؟
الویا ـ هان؟
ـ چانگ کی بود؟
الویا ـ چیه چرا؟
ـ هیچی اخه دیشب رفتی در خونش
الویا ـ چی بهش گفتم؟
ـ گفتی "چانگ بیا دوباره باهم باشیم"
جیمین ـ جایی بجز خونه..
از زیر میز یکی زدم تو پای جیمین فهمید که دارم اذیت الویا میکنم
الویا ـ اه شت چیکار کنم؟
جنی ـ تو رفتی بعد به ما میگی؟
ـ جنی خودتم رفتی در خونه ی لیا
جنی ـ چییی؟
ـ رفتی بهش گفتی "بیا باهم دوست شیم"
جنی ـ من رفتم پیش اون دختریکه؟
ـ نه پس من رفتم
جنی ـ وااای نععع امروز ابروم همه جا میره
ـ ایگووو
۸.۵k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.