هبوطز من اقرار با اجبار می گیرند باور کن

هبوط....ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است

میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است......
دیدگاه ها (۲)

هبوط...در ها بسته بود اما بوی نارنگیداشت خودش را به فضای خا...

هبوط....من هم گهگداری از سر بی حوصلگیعاشق میشومعاشق شمعدانی ...

هبوط.... زمین فقط پنج تابستان به عدالت تن داد ...

هبوط....وقتی در اندوه امتداد شب تو بدون هیچ چاره ای قوز میکن...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط