...
...
بی تو مـن ابر بهارم خیس و بارانی شدم
بیتوچوندریایپرموجم کهطوفانی شدم
با صدای گرم تو هر لحظه میسوزم ولی
در نگاه مسـت تو در عشـق زنـدانی شدم
عاشقی چونقصهایزیباست دردستان تو
باحضور دست تو من عشق درمانی شدم
ایکهدرمهتابشبهایم تومیتابیچو ماه
پرکن اینپیمانهرا از می کهسبحانی شدم
خطخط دیوانشعرم پر شده از خندهات
درمیانخندههایت مست و رحمانی شدم
ازدم عیساییاتدلجانگرفت و زنده شد
عطر تو مانده به شببوها و قربانی شدم
خاطراتـم از تو را هـر لحظه حلاجی کـنم
تابدانی حرفنیست درعشق یزدانی شدم
یک نظر کردم به گلهـا یادم افتاد از دلت
بین باران هم قدم بودیم چهعرفانی شدم
ذکـر آغـوش تو معنـا مـیشود در ذهن من
توچه میدانی در آن پیدا و بستانی شدم
در دلـم شوری به پاست با عطر ناز دامنت
از تب عشـقت دچـار درد و حـیرانی شدم
ای همهدنیا تو رفتی و ندا را چاره نیست
سرنوشتم را به تو باختـم زمستانی شدم #سروده_های_عاشقانه
بی تو مـن ابر بهارم خیس و بارانی شدم
بیتوچوندریایپرموجم کهطوفانی شدم
با صدای گرم تو هر لحظه میسوزم ولی
در نگاه مسـت تو در عشـق زنـدانی شدم
عاشقی چونقصهایزیباست دردستان تو
باحضور دست تو من عشق درمانی شدم
ایکهدرمهتابشبهایم تومیتابیچو ماه
پرکن اینپیمانهرا از می کهسبحانی شدم
خطخط دیوانشعرم پر شده از خندهات
درمیانخندههایت مست و رحمانی شدم
ازدم عیساییاتدلجانگرفت و زنده شد
عطر تو مانده به شببوها و قربانی شدم
خاطراتـم از تو را هـر لحظه حلاجی کـنم
تابدانی حرفنیست درعشق یزدانی شدم
یک نظر کردم به گلهـا یادم افتاد از دلت
بین باران هم قدم بودیم چهعرفانی شدم
ذکـر آغـوش تو معنـا مـیشود در ذهن من
توچه میدانی در آن پیدا و بستانی شدم
در دلـم شوری به پاست با عطر ناز دامنت
از تب عشـقت دچـار درد و حـیرانی شدم
ای همهدنیا تو رفتی و ندا را چاره نیست
سرنوشتم را به تو باختـم زمستانی شدم #سروده_های_عاشقانه
۸.۵k
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.