رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت سپنتا
#پارت_۲۴
بریم عزیزم بریم ناهار بعدا بحث میکنیم راجع بهش!
رفتیم رستوران وقتی رسیدیم سامی زنگ زد به کسی...
سامی:کجایی پسر؟ من دارم ناهار میخورم هیجا نمیری کاردارم باهات!
قطع کرد
- کیه سامی؟
سامان : داداشمه ؛ ندیدیش همونجا دم کافه؟!
- چرا چرا ؛ اون داداشته؟
سامان : اره عزیزم؛ سپنتا داداش ول معطل منه! ادم نمیشه این ! اومده یللی تتلی منم دنبال همین اومدم تا اینجا!
- اومده دنبال عشقش؟ خخخ سر به بیابون زده؟
سامی: عشق نه ، دوس دختراش!
خندیدم - پس اون از تو فعال تره!
سامی : من به خودم متعهدم
یه چیزی شد دیگه اصلا نمیخوام وارد این ماجراها بشم! فعلا دارم فک میکنیم راجع بهش!
-نمیگی بهم؟ کنجکاو شدم!
سامان:هروق وارد رابطه ای شدم اول به تو میگم نترس!
خندیدم - بایدم اول ب من بگی!
(راوی : سامان به فکر این بود که به ترانه بگه دوسش داره وبراش بیشتر از یه خواهره اما با حرف ترانه که گف عاشق ماهور شده ... سامان درونش غوغایی بود اما به روی خودش نمی اورد که ترانه ناراحت نشه...
+ ببین ته ش تو باید انتخاب کنی اما من نمیدونم انتخابت کیه کجاست اما بدون انتخابتم دوس دارم ...
- حتی اگه تو نباشی؟
+ حتی اگه من نباشم! )
- سامی!
سامی - جونم؟
- میخوام برم خونه اما...
سامی : عزیزم اونی که باید روش نشه تو نیستی! من حالا حالاها با این پسرعمو جان کار دارم! منتها باس برگردم تهران ولی قول میدم بهت... میامو این قضیه تموم میشه برنامه ها دارم براش!
بریم؟
بلند شدم و سامی حساب و گذاشت لای منو و رفتیم بیرون .
منو رسوند خونه
سامی: ببین اصلا دهن به دهن نشو با کسی خب؟ اون گوشیه لامصبم تنها وسیله ارتباطیه روشنش کن!
یدفعه گوشیش زنگ خورد
سامی : ملیسه!
خندیدم بچه واقن خیلی پیگیر سامیه!
گوشیشو جواب داد
سامی : جانم ملیسا
...
سامی : دیگه دیگه میشناسیش که سپنتا رو کجای دلم بزارم اخه؟ همش گند کاری ابرو نذاشته واس بابا!
...
سامی : تبریزم هنو!
...
سامی : اره خاموشه ، اما الان پیشمه !
اه کاش بهش نمیگفت :/
...
سامی: باشه پس خودتون میدونید اما کارت زشته!
...
سامی : اکی خدافظ
قطع کرد و برگشت سمت من
سامی: ملیسا دارع چرت میگه که تا اطلاع ثانوی با ماهور و من و تو و عالم و ادم قهره داره میره تعطیلات!
- خوشبگذره حالا خودم میزنگم بهش هروق حالشو داشتم! در ضمن این از تو خوشش میادا گفتم ک بدونی...
#دورترین_نزدیک
💗
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #عاشقانه #دخترونه #عشق
بریم عزیزم بریم ناهار بعدا بحث میکنیم راجع بهش!
رفتیم رستوران وقتی رسیدیم سامی زنگ زد به کسی...
سامی:کجایی پسر؟ من دارم ناهار میخورم هیجا نمیری کاردارم باهات!
قطع کرد
- کیه سامی؟
سامان : داداشمه ؛ ندیدیش همونجا دم کافه؟!
- چرا چرا ؛ اون داداشته؟
سامان : اره عزیزم؛ سپنتا داداش ول معطل منه! ادم نمیشه این ! اومده یللی تتلی منم دنبال همین اومدم تا اینجا!
- اومده دنبال عشقش؟ خخخ سر به بیابون زده؟
سامی: عشق نه ، دوس دختراش!
خندیدم - پس اون از تو فعال تره!
سامی : من به خودم متعهدم
یه چیزی شد دیگه اصلا نمیخوام وارد این ماجراها بشم! فعلا دارم فک میکنیم راجع بهش!
-نمیگی بهم؟ کنجکاو شدم!
سامان:هروق وارد رابطه ای شدم اول به تو میگم نترس!
خندیدم - بایدم اول ب من بگی!
(راوی : سامان به فکر این بود که به ترانه بگه دوسش داره وبراش بیشتر از یه خواهره اما با حرف ترانه که گف عاشق ماهور شده ... سامان درونش غوغایی بود اما به روی خودش نمی اورد که ترانه ناراحت نشه...
+ ببین ته ش تو باید انتخاب کنی اما من نمیدونم انتخابت کیه کجاست اما بدون انتخابتم دوس دارم ...
- حتی اگه تو نباشی؟
+ حتی اگه من نباشم! )
- سامی!
سامی - جونم؟
- میخوام برم خونه اما...
سامی : عزیزم اونی که باید روش نشه تو نیستی! من حالا حالاها با این پسرعمو جان کار دارم! منتها باس برگردم تهران ولی قول میدم بهت... میامو این قضیه تموم میشه برنامه ها دارم براش!
بریم؟
بلند شدم و سامی حساب و گذاشت لای منو و رفتیم بیرون .
منو رسوند خونه
سامی: ببین اصلا دهن به دهن نشو با کسی خب؟ اون گوشیه لامصبم تنها وسیله ارتباطیه روشنش کن!
یدفعه گوشیش زنگ خورد
سامی : ملیسه!
خندیدم بچه واقن خیلی پیگیر سامیه!
گوشیشو جواب داد
سامی : جانم ملیسا
...
سامی : دیگه دیگه میشناسیش که سپنتا رو کجای دلم بزارم اخه؟ همش گند کاری ابرو نذاشته واس بابا!
...
سامی : تبریزم هنو!
...
سامی : اره خاموشه ، اما الان پیشمه !
اه کاش بهش نمیگفت :/
...
سامی: باشه پس خودتون میدونید اما کارت زشته!
...
سامی : اکی خدافظ
قطع کرد و برگشت سمت من
سامی: ملیسا دارع چرت میگه که تا اطلاع ثانوی با ماهور و من و تو و عالم و ادم قهره داره میره تعطیلات!
- خوشبگذره حالا خودم میزنگم بهش هروق حالشو داشتم! در ضمن این از تو خوشش میادا گفتم ک بدونی...
#دورترین_نزدیک
💗
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #عاشقانه #دخترونه #عشق
۱۳.۰k
۰۸ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.