sorry

sorry...
p.6
سه روز بعد...
ویو نویسنده...

با گام های تند تو دفتر راه می‌رفت...اعصابش خورد بود....
ضرر زیادی کرده بود..کسی که انگار رو کرده بود انگار همه چیز رو ریز و درشت میدونست...همه اسلحه هارو گرفته بود..و انبار رو به اتیش کشیده بوده..تازه همین نیم ساعت پیش به خبر رسید.. همین بلا سر انبار کوکائین هم اومد...تازه یک ربع پیش خبر رسید دست تهیونگ زخمی شده..
در زده میشه..و تهیونگ وارد میشه...جیمین به سرعت به سمتش می‌ره و بغلش می‌کنه...

جیمین:خوبی..دستت چطوره..میتونی حرکتش بدی؟
ته: یکم نفس بگیر..اره خوبم دستمم خوبه..
جیمین:خداروشکر..بریم خونه..
ته:راستی بابت انبار.. امیدوارم دزد رو پیدا کنی..
جیمین:اول تو خوب بشو بعد..

به خونه رفتن...
جیمین جونگ کوک رو دید...
و بغلش کرد..

جیمین:بانی کوچولو ی من چطوره؟(خسته،کمی سرد)
کوک:خوبم ممنون..
جیمین:خوبه....
یک هفته و سه روز بعد
دیدگاه ها (۰)

sorry....p.7ویو نویسندهتو دفتر جیمین..مین هو:سلام مستر پارکج...

sorry...p.7ویو نویسنده....جونگ کوک و تهیونگ تو اتاق کار جیمی...

sorry....p.5ویو کوکبعد صحبت با تهیونگ رفتیم پایین..جیمین اوم...

sorry....p.4فردا صبح...ویو جونگ کوکامروز تعطیل بودم....برا ه...

توضیح فیک اسم فیک : عشق غیر ممکن ماشخصیت ها : کوک ، جیمین ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط