برادر خوانده پارت

برادر خوانده 🧑🏻✨ پارت 26 🧑🏻✨
۳ ماه بعد
ویو ا/ت
امروز قرار بود با تهیونگ و جونگکوک بریم بار خیلی ذوق داشتم یه لباس آماده گذاشتم رو تخت(طبق معمول اسلاید 2 😁)بعد کفشام هم آماده کردم الان ساعت ۵ بود تا ساعت ۷ وقت داشتم یه دوش ۳۰ مینی گرفتم اومدم بیرون موهام رو خشک و حالت دادم (اسلاید 3) بعد یه آرایش لایت کردم(اسلاید 4)به ساعت نگاه کردم هنوز ۳۰ مین وقت داشتم به لباسام رو پوشیدم دمپاییم رو با کفش پاشنه بلند جایگزین کردم و رفتم اتاق تهیونگ و در زدم
+میتونم بیا تو؟
_بیا تو
رفتم تو مثل همیشه یه پیرهن سیاه و با یه کت شلوار سیاه ساعد قشنگش و اون عطر تلخش که بوش هر آدمی رو از کار می اندازه
_ا/ت لباست یه ذره زیاد باز نیست؟
+تهیونگ پیش همش پیش توام دیگه
_اوکی پس از پیشم جم نخور زیرک جونگکوک پایین منتظره
+اوکی بریم
با تهیونگ رفتیم پایین رابطه ما رو فقط اعضا می‌دونه با آجوما و ندیمه های خونه تهیونگ جونگکوک پایین منتظر بودم دو هفته ای میشه ندیدمش رفتم پریدم بغلش
+خیلی دلم برات تنگ شده بود
&منم همینطور
_خب بشینید تو ماشین بریم
+باشه
من پشت نشستم جونگکوک و تهیونگ جلو
بعد از ۱۰ مین رسیدیم پیاده شدیم و رفتیم داخل بار مثل همیشه بوی الکل و سیگار همه جا رو پر کرده بود
رفتیم نشستیم رو یه میز گارسون اومد تهیونگ نذاشت من الکل بخورم و آب پرتقال برام سفارش داد خودش ویسکی ۵۰ درصد بعد از ۲ مین تهیونگ و جونگکوک دوست قدیمیشون رو دیدن و رفتن سمت اون من رو تنها گذاشتن ۱ مین بعد یه مرده که بهش میخورد مست نباشه اومد سمتم
مرده:بانو افتخار رقص میدید؟
+لطفاً بریم مزاحم نشید
مرده:منم از شما خوشم اومده
و بعد دستم رو گرفت و کشید سمت خودش همون موقع آهمگ پلی شد و من رو برد جایی که همه داشتن می‌رقصیدند منو بزور کشید اونجا و جوری حرکات رو اجرا میکرد که انگار منم داشتم میرقصیدم
دیدگاه ها (۷)

برادر خوانده 🧑🏻✨ پارت 27 🧑🏻✨با چشمام دنبال تهیونگ می‌گشتم که...

برادر خوانده 🧑🏻✨ پارت 28 🧑🏻✨ویو ا/ت باورم نمیشه باهام همچین ...

برادر خوانده 🧑🏻✨ پارت 25 🧑🏻✨_شبت بخیر زندگیم+شب تو هم بخیر ص...

بگیرید بخوابیدددددددد بعد از خواندن ایشون البته

#پارت۳ رمان اگه طُ نباشی یکی دیگه منم لباسا رو پوشیدم و یه آ...

تکپارتی اسمات از تهیونگ و جونگکوک و ا،ت ا،ت ویوسلام من ا،تم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط