دزیره
پارت ۴
ته: دوست دیگه ای نداری؟
یونا: نه..فقط کتاب
ته: به مولا حق..کتاب محشره
یونا: درسته
ته: مامان بابات کجان؟.. فامیل؟
یونا: همشون تو یه شهر دیگن
ته: شغلت چیه؟.
یونا: نويسنده
ته: چه خوب حالا تو بپرس
یونا:شغلت چیع؟
ته: خواننده دیگه :/
یونا: پشمامممم تو تو همون تهیونگیی؟
ته: بعله😂
یونا: امم میشه یه درخواستی ازت بکنم؟
ته: جانم..عع..یعنی بعله
یونا: خنده*.. اشکالی نداره..میشه باهم دوست باشیم؟
ته: وایی من میخواستم بگم
یونا: واقعاا؟
ته: پس باهم دوستیم :)
راستی من دیگه خیلی کم فعالیت میکنم بخاطر امتحانا..لطفا درک کنید
ته: دوست دیگه ای نداری؟
یونا: نه..فقط کتاب
ته: به مولا حق..کتاب محشره
یونا: درسته
ته: مامان بابات کجان؟.. فامیل؟
یونا: همشون تو یه شهر دیگن
ته: شغلت چیه؟.
یونا: نويسنده
ته: چه خوب حالا تو بپرس
یونا:شغلت چیع؟
ته: خواننده دیگه :/
یونا: پشمامممم تو تو همون تهیونگیی؟
ته: بعله😂
یونا: امم میشه یه درخواستی ازت بکنم؟
ته: جانم..عع..یعنی بعله
یونا: خنده*.. اشکالی نداره..میشه باهم دوست باشیم؟
ته: وایی من میخواستم بگم
یونا: واقعاا؟
ته: پس باهم دوستیم :)
راستی من دیگه خیلی کم فعالیت میکنم بخاطر امتحانا..لطفا درک کنید
۱۴.۳k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.