fake j hope
fake j_hope
part*12
هوبی: الان که اینطور شد میبینی
ا.ت: مثلا میخوای چیکار کنی
بلند شد تمام لوازم آرایشم انداخت پایین و شکوند
ا.ت: چیکار کردی هی ها بگو چیکار کردی
هوبی: فکر کردی چی فکر کردی منم هیچی نمیکنم
ا.ت: بخدا دیووانم کردی
رفتم بیرون همه پایین منتظرمون بودن
ا.ت: بیا دیگه همه منتظرمونن
هوبی: اومدم
رفتیم بیرون
تو ماشین بودیم هوا خیلی خوب بود
هوبی: اونجا رو نگاه
ا.ت: کو ببینم وایی چه خوشگله
هوبی: اره
داشت بهمون خوش میگذشت اصلا انگار همه چیز رو فراموش کرده بودیم من احساس میکردم کامل عوض شده من اونو قضاوت میکردم واقعا مهربونه
چند ساعت بعد
هوبی: خیلی خوش گذشت دینا
ا.ت: چی دینا
هوبی: تویی که وایسا ببینم من چرا اینقدر با تو خوش گذروندم وایی
ا.ت: خودتو بگو
واقعا درکش نمیکردم چرا یکدفعه اینجوری میکنه اون که تا دوساعت پیش مهربون بود الان اینجوری شد ولش کن لیا سعی نکن عاشقش چی
چی یعنی چی عاشقش شم اصلا شوخیشم بده وایی نه اصلا تصورشم حال بهم زنه من جانی خودمو اونم دینا خودشو داره
چند روز بعد برگشتیم خونه خودمون
هوبی: وایی بلاخره اون مسافرت کوفتی برگشتیم
ا.ت: اهمم
هوبی: وایسا ببین دینا فردا میخواد بیاد اینجا
من کارت ندارم بخوای اینجا باشی یا نه فقط حرف نزن
ا.ت: باشه بابا حواسم هست
هوبی: ببین دوباره مثل اونروز نکنیا
ا.ت: نه نه خیالت راحت
#جیهوپ
#فیک
#سناریو
part*12
هوبی: الان که اینطور شد میبینی
ا.ت: مثلا میخوای چیکار کنی
بلند شد تمام لوازم آرایشم انداخت پایین و شکوند
ا.ت: چیکار کردی هی ها بگو چیکار کردی
هوبی: فکر کردی چی فکر کردی منم هیچی نمیکنم
ا.ت: بخدا دیووانم کردی
رفتم بیرون همه پایین منتظرمون بودن
ا.ت: بیا دیگه همه منتظرمونن
هوبی: اومدم
رفتیم بیرون
تو ماشین بودیم هوا خیلی خوب بود
هوبی: اونجا رو نگاه
ا.ت: کو ببینم وایی چه خوشگله
هوبی: اره
داشت بهمون خوش میگذشت اصلا انگار همه چیز رو فراموش کرده بودیم من احساس میکردم کامل عوض شده من اونو قضاوت میکردم واقعا مهربونه
چند ساعت بعد
هوبی: خیلی خوش گذشت دینا
ا.ت: چی دینا
هوبی: تویی که وایسا ببینم من چرا اینقدر با تو خوش گذروندم وایی
ا.ت: خودتو بگو
واقعا درکش نمیکردم چرا یکدفعه اینجوری میکنه اون که تا دوساعت پیش مهربون بود الان اینجوری شد ولش کن لیا سعی نکن عاشقش چی
چی یعنی چی عاشقش شم اصلا شوخیشم بده وایی نه اصلا تصورشم حال بهم زنه من جانی خودمو اونم دینا خودشو داره
چند روز بعد برگشتیم خونه خودمون
هوبی: وایی بلاخره اون مسافرت کوفتی برگشتیم
ا.ت: اهمم
هوبی: وایسا ببین دینا فردا میخواد بیاد اینجا
من کارت ندارم بخوای اینجا باشی یا نه فقط حرف نزن
ا.ت: باشه بابا حواسم هست
هوبی: ببین دوباره مثل اونروز نکنیا
ا.ت: نه نه خیالت راحت
#جیهوپ
#فیک
#سناریو
۸.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.