✾ستارگان عاشق✾
✾ستارگان عاشق✾
پارت①⑤
❂هیومین❂
_من خوبم جیون #مطمئنی؟جاییت آسیب ندیده؟آخه چقد تو بی فکری دخترررر
لبخند زدم_من کاملا سالمم #حالا اون شی وون عوضی دیگه نمیتونه باهات ازدواج کنه.باز یاد تعهد افتادم نشستم رو تختم.#هیچوقت از سهون جدا نشو اوکی؟
کشومو باز کردم کپی تعهدو در اوردم._بیا اینو ببین.
چند دیقه به برگه خیره شد#ای...این نگو که امضاش کردی؟ _هوووف#اصلش..
_دست بابامه #هیو باید راضیش کنی،این ازدواجو لغو کنه_به خاطر پوله بابای شی وون عمرا بهم بزنه.
#تو رضایت نده تا نیاد بیرون _آخرش که باید ازدواج کنم. دست کرد تو موهاشو بهمش ریخت#وااای دارم دیوونه میشم،صب کن ببینم اگه واقعا شی وون بچه داشته باشه تو میتونی ازدواجتو بهم بزنی_آخه من از کجاش پیدا کردم؟
#از خودش بپرس _هه دیوونه شدی اونم میاد به من میگه. لبخند شیطنت آمیزی زد
_من نمیخوام ریختشو ببینم.#هیو دیوونه فک کن اگه اون بچه رو پیدا کنی دیگه تعهدم ارزشی نداره. بالشمو پرت کردم طرفش_آخه چطوری ازش بپرسم؟
❅سویونگ❅
ته یون ۵ ساعت خوابیده بود،دیگه داشت نگرانم میکرد سابقه نداشت انقد بخوابه.
چشماشم باد کرده بود،آروم رفتم سمت تختش و تکونش دادم._ته یون....ته یون....ته یون
چشماشو باز کرد:چیه؟ _چیزی میخوری؟ الان باید بریم غذا بخوریم.پاشو آماده شو
$من نمیخورم تنها برو _چرا؟ $میشه سوال پیچم نکنی؟ _نه پاشو یالا $اِهَه ولم کن بزار کپه ی مرگمو بزارم. پتورو از روش کشیدم_ته یون!تل می یور ویش〖اسم یکی از آهنگای گرلز جنریشن〗$شاتاب اند گُ._اییییش زشتو.از اتاق اومدم بیرون.یوری رو دیدم_یوری!! #چیه؟ _شماها چتونه امروز؟ #فقد بگو چیکارم داری عزیزم _جسیکا خوبه؟ #بهوش اومده،اگه دوست داری برو ببینش._کجاهاش صدمه دیده؟ #خدارو شکر پاهاش نشکسته ولی دستش شکسته و سر و گردنش آسیب دیده._وایییی پوست صورتش #خداروشکر زندس هوممم؟ _آره
از کنارم رد شدو دراتاقشو باز کرد.
از خوابگاه اومدم بیرون.چندتا از دانش آموزای عادی جلوم وایستادن.*اونی میشه یه امضاء به ما بدین.لبخند زدم _فقط عکس نگیرین اوکی؟ *اونیییییییی _باشه باشه
❤چانیول❤
قارو قور شکمم امونم نمیداد._وااااااااااااااااااااااای من گشنمهههههههههههههه
۴ تاشون سرشونو اوردن بالا و نگام کردن.کای:خوب چیکار کنم؟ لوهان:بیا منو بخور شیو:میدونی که بهت خوراکی نمیدم سوهو:هیییییییس صدات کل خوابگاهو برداشت._حالا که اینجور شد پاشین از اتاقمون برین بیرون مگه اینجا محل بازی پلی استیشنه؟بک هم اون گوشه ساکت نشسته شمام باهاش بازی نمیکنید.
بک:حال ندارم چان کای پامو کشید بـــنـــگ خوردم زمین._کایاااا کای:زهر بشین سرجات.دهنمو کج کردم._من باهاتون قهرم اصن
بلندشدم کتمو از تو کمد لباسام که انگار جنگ جهانی ۲۰۱۵ عه برداشتم.سوهو:کجا؟
_برم بمیرم سوهو:خرابکاری نکنی لی سومان بیاد سرم. _هیونگگگگ
شیومین:خرابکاری کنی بت چیپس نمیدم. _نه که الان میدی
کای:ااااااااه بیشعوووووررررر _عمته
لوهان:باتو نبود که من بهش گل زدم
_ایییش بی ادب آدم با هیونگش اونجوری رفتار میکنه؟ کای:با فوتبالیسته بودم
دراتاقو باز کردمو رفتم بیرون.باید میرفتم آشپزخونه درخواست غذا میکردم تا یه ساعت دیگه نمیتونستم بصبرم.سویونگو دیدم داشت با چند نفر عکس میگرفت.لبخند شیرینی زده بود.پوف چقد تو عکساش مهربون ب نظر میاد._چیکار میکنی؟
یه چندثانیه بهم نگاه کرد.&با طرفدارام عکس میگیرم دلت بسوزه.دخترا حمله کردن اومدن سمتم،تند تند ازم عکس میگرفتن.
چپ پ نگام کرد،خندیدم_تا فعلا که منو دوست دارن.
اوفی کشیدو رفت.تا زمانی که دورشه نگاش کردم_منو ببخشید.از وسطشون در رفتم
#loverstars
پارت①⑤
❂هیومین❂
_من خوبم جیون #مطمئنی؟جاییت آسیب ندیده؟آخه چقد تو بی فکری دخترررر
لبخند زدم_من کاملا سالمم #حالا اون شی وون عوضی دیگه نمیتونه باهات ازدواج کنه.باز یاد تعهد افتادم نشستم رو تختم.#هیچوقت از سهون جدا نشو اوکی؟
کشومو باز کردم کپی تعهدو در اوردم._بیا اینو ببین.
چند دیقه به برگه خیره شد#ای...این نگو که امضاش کردی؟ _هوووف#اصلش..
_دست بابامه #هیو باید راضیش کنی،این ازدواجو لغو کنه_به خاطر پوله بابای شی وون عمرا بهم بزنه.
#تو رضایت نده تا نیاد بیرون _آخرش که باید ازدواج کنم. دست کرد تو موهاشو بهمش ریخت#وااای دارم دیوونه میشم،صب کن ببینم اگه واقعا شی وون بچه داشته باشه تو میتونی ازدواجتو بهم بزنی_آخه من از کجاش پیدا کردم؟
#از خودش بپرس _هه دیوونه شدی اونم میاد به من میگه. لبخند شیطنت آمیزی زد
_من نمیخوام ریختشو ببینم.#هیو دیوونه فک کن اگه اون بچه رو پیدا کنی دیگه تعهدم ارزشی نداره. بالشمو پرت کردم طرفش_آخه چطوری ازش بپرسم؟
❅سویونگ❅
ته یون ۵ ساعت خوابیده بود،دیگه داشت نگرانم میکرد سابقه نداشت انقد بخوابه.
چشماشم باد کرده بود،آروم رفتم سمت تختش و تکونش دادم._ته یون....ته یون....ته یون
چشماشو باز کرد:چیه؟ _چیزی میخوری؟ الان باید بریم غذا بخوریم.پاشو آماده شو
$من نمیخورم تنها برو _چرا؟ $میشه سوال پیچم نکنی؟ _نه پاشو یالا $اِهَه ولم کن بزار کپه ی مرگمو بزارم. پتورو از روش کشیدم_ته یون!تل می یور ویش〖اسم یکی از آهنگای گرلز جنریشن〗$شاتاب اند گُ._اییییش زشتو.از اتاق اومدم بیرون.یوری رو دیدم_یوری!! #چیه؟ _شماها چتونه امروز؟ #فقد بگو چیکارم داری عزیزم _جسیکا خوبه؟ #بهوش اومده،اگه دوست داری برو ببینش._کجاهاش صدمه دیده؟ #خدارو شکر پاهاش نشکسته ولی دستش شکسته و سر و گردنش آسیب دیده._وایییی پوست صورتش #خداروشکر زندس هوممم؟ _آره
از کنارم رد شدو دراتاقشو باز کرد.
از خوابگاه اومدم بیرون.چندتا از دانش آموزای عادی جلوم وایستادن.*اونی میشه یه امضاء به ما بدین.لبخند زدم _فقط عکس نگیرین اوکی؟ *اونیییییییی _باشه باشه
❤چانیول❤
قارو قور شکمم امونم نمیداد._وااااااااااااااااااااااای من گشنمهههههههههههههه
۴ تاشون سرشونو اوردن بالا و نگام کردن.کای:خوب چیکار کنم؟ لوهان:بیا منو بخور شیو:میدونی که بهت خوراکی نمیدم سوهو:هیییییییس صدات کل خوابگاهو برداشت._حالا که اینجور شد پاشین از اتاقمون برین بیرون مگه اینجا محل بازی پلی استیشنه؟بک هم اون گوشه ساکت نشسته شمام باهاش بازی نمیکنید.
بک:حال ندارم چان کای پامو کشید بـــنـــگ خوردم زمین._کایاااا کای:زهر بشین سرجات.دهنمو کج کردم._من باهاتون قهرم اصن
بلندشدم کتمو از تو کمد لباسام که انگار جنگ جهانی ۲۰۱۵ عه برداشتم.سوهو:کجا؟
_برم بمیرم سوهو:خرابکاری نکنی لی سومان بیاد سرم. _هیونگگگگ
شیومین:خرابکاری کنی بت چیپس نمیدم. _نه که الان میدی
کای:ااااااااه بیشعوووووررررر _عمته
لوهان:باتو نبود که من بهش گل زدم
_ایییش بی ادب آدم با هیونگش اونجوری رفتار میکنه؟ کای:با فوتبالیسته بودم
دراتاقو باز کردمو رفتم بیرون.باید میرفتم آشپزخونه درخواست غذا میکردم تا یه ساعت دیگه نمیتونستم بصبرم.سویونگو دیدم داشت با چند نفر عکس میگرفت.لبخند شیرینی زده بود.پوف چقد تو عکساش مهربون ب نظر میاد._چیکار میکنی؟
یه چندثانیه بهم نگاه کرد.&با طرفدارام عکس میگیرم دلت بسوزه.دخترا حمله کردن اومدن سمتم،تند تند ازم عکس میگرفتن.
چپ پ نگام کرد،خندیدم_تا فعلا که منو دوست دارن.
اوفی کشیدو رفت.تا زمانی که دورشه نگاش کردم_منو ببخشید.از وسطشون در رفتم
#loverstars
۷.۲k
۱۸ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.