پارت

#پارت_35


روی پاهاش نشوند بهمو ... روی صورتم دستی کشیدو ..

+ خوشگل من نگا کن هنوز که چیزی معلوم نیست اصلا خب ، ولی حتی اگ چیزمم شد .. تو میخوای تنهام بزاری ؟



- من چجوری میتونم تنهات بزارم اخه هان تو بگو بهم ؟؟؟


+ اینطوری برات بهتره ، حداقل به پای من نمیسوزی


- من بدون تو میمیرم. اهان میخوای مردنمو ببینی ؟


+ این چه حرفیه اخه دیگه این حرفو نزن ( اخم)


- خب توام دیگه اون حرفتو نزن دیگه(بغض)


+ باشه پس میخوای باهام بمونی اره ؟



- اوهوم معلومه از اولم همین بود


+ دختر خوشگل من مرسی که پیشمی ، و دیگه گریه نکن قلبم اتیش میگیره خب ؟


- اوم باشه



سفت خودمو توی بغلش فشار دادم که بلندم کردو بهمو برد روی تخت ... سرشو گذاشت روی تنمو ...


+ ایتکم خوابم میاد ... واسم کتاب بخون ، کتاب و صدای تو ارومم میکنه ..


- باشه بخواب ....
دیدگاه ها (۱۰)

#پارت_36کتاب و برداشتمو شروع کردم به خوندن ...( در زمان های ...

#پارت_37( ارشام ) رفتیم پی دکتر که گفت تشخیصشون درست بوده ، ...

#پارت_34حالم بد بود ول ، ول میدونم ایتک بدتره ، اون ....دوبا...

#پارت_33دیگه هیچی نگفتیم تا رسیدیم خونه ، ایتکو پیاده کردم ،...

قلدر مدرسه ( پارت ۴۲ )

P6🍯&اما من خیلی دلم براش تنگ شده{بغض}-میدونم عزیزم میدونم ام...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط