پارت چهل و ششم / part46
پارت چهل و ششم / part46
تهیونگ : به سمت آدرس حرکت کردم
_ببخشید آقا..همینجا پیاده میشم
و کمی از پولی که از جونگکوک گرفته بودمو بهش دادم
درو بستم و وارد مطب شدم
منشی : ببخشید ، از قبل وقت دارید ؟!
_من..
یونجون:
_مشتاق دیدار تهیونگشی !..
تهیونگ : سرمو کمی خم کردم و لبخندی زدم
یونجون :
_ایشون یکی از دوستامن وقت برای چی؟ دوتا قهوه برامون بیار
تهیونگ : و به سمت اتاق رفتیم
_مم..نون
و به ساعت نگاهی کردم
_من میخواستم راجب بیماری جئون جونگکوک بدونم
یونجون :
_جئون .. جونگ کوک؟
_بله میخوام بدونم
_چرا به چه دردت میخوره !؟
_لطفا بهم بگید
_اگه بگم..بهش کمک میکنی؟
_ صد در صد .! مطمئن باشید
_خب باشه
.
تهیونگ :
_چه..چه نوع بیماری ایه !؟
یونجون :
_خطرناک نیست فقط خیلی پیش نمیاد کسی از این بیماریا بگیره
_چیه؟ خوب میشه ؟ برام توضیح..
با صدای باز شدن در از جام بلند شدم .
جونگکوک بود
شاید میفهمیدم چقدر عصبیه .. از چشماش مشخص بود با لکنت لب زدم
_تو..شما اینجا چیکار میکنید
گوشیشو جلوم گرفت
_تو گوشیت ردیاب نصب کردم .. نفهمیدی ؟
و به سمتم اومد
_حالا تو بگو ، تو اینجا چیکار میکنی ؟
تهیونگ: گلومو با یک دستش گرفته بود ، همزمان تو شوک بودمو داشتم خفه میشدم..سعی میکردم دستشو بردارم اما ..
یونجون :
_اون مقصر..
جونگکوک:
_ نزدیک بیای هم اینو هم تورو باهم میکُشم!
یونجون :
_ولش کنید
تهیونگ :
_فقط میخواستم بدونم..
جونگکوک :
_مگه تو کی هستی؟ هاا؟
و بیشتر گلوشو فشاردادم
.
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
تهیونگ : به سمت آدرس حرکت کردم
_ببخشید آقا..همینجا پیاده میشم
و کمی از پولی که از جونگکوک گرفته بودمو بهش دادم
درو بستم و وارد مطب شدم
منشی : ببخشید ، از قبل وقت دارید ؟!
_من..
یونجون:
_مشتاق دیدار تهیونگشی !..
تهیونگ : سرمو کمی خم کردم و لبخندی زدم
یونجون :
_ایشون یکی از دوستامن وقت برای چی؟ دوتا قهوه برامون بیار
تهیونگ : و به سمت اتاق رفتیم
_مم..نون
و به ساعت نگاهی کردم
_من میخواستم راجب بیماری جئون جونگکوک بدونم
یونجون :
_جئون .. جونگ کوک؟
_بله میخوام بدونم
_چرا به چه دردت میخوره !؟
_لطفا بهم بگید
_اگه بگم..بهش کمک میکنی؟
_ صد در صد .! مطمئن باشید
_خب باشه
.
تهیونگ :
_چه..چه نوع بیماری ایه !؟
یونجون :
_خطرناک نیست فقط خیلی پیش نمیاد کسی از این بیماریا بگیره
_چیه؟ خوب میشه ؟ برام توضیح..
با صدای باز شدن در از جام بلند شدم .
جونگکوک بود
شاید میفهمیدم چقدر عصبیه .. از چشماش مشخص بود با لکنت لب زدم
_تو..شما اینجا چیکار میکنید
گوشیشو جلوم گرفت
_تو گوشیت ردیاب نصب کردم .. نفهمیدی ؟
و به سمتم اومد
_حالا تو بگو ، تو اینجا چیکار میکنی ؟
تهیونگ: گلومو با یک دستش گرفته بود ، همزمان تو شوک بودمو داشتم خفه میشدم..سعی میکردم دستشو بردارم اما ..
یونجون :
_اون مقصر..
جونگکوک:
_ نزدیک بیای هم اینو هم تورو باهم میکُشم!
یونجون :
_ولش کنید
تهیونگ :
_فقط میخواستم بدونم..
جونگکوک :
_مگه تو کی هستی؟ هاا؟
و بیشتر گلوشو فشاردادم
.
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۱.۶k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.