پارت چهل و هفتم / part47
پارت چهل و هفتم / part47
یونجون :
_ولش کن داری میکُشیش
و به سمتش دویدم
منشی : ممن..زنگ میزنم پلیس !
جونگکوک : عصبی تهیونگو ول کردم و به سمتش رفتم
_هرکاری دوست داری بکن ، حتی توام میکُشم
مجدد به سمت یونجون رفتم که داشت به تهیونگ آب میداد
_توی ب.ی.ناموس از حدت میگذری اره؟
و هلش دادم که به میز خورد.
_منتظرم بمون
و دست تهیونگو گرفتم و به سمت در هلش دادم
یونجون :
_تو..تو دیوونه..
جیمین :
_قربان؟؟؟
جونگکوک :
_شما دیگه اینجا چه گوهی میخورید؟
جیمین :
_تهیون..تهیونگگ! خوبی؟ چت شده؟
نامجون :
_آروم باشید قربان ، تهیونگ خوب میشه بخاطر اون اینجوری شدین؟
جونگکوک : بلند قهقه ای زدم
_خودم اینکارو باهاش کردم ، نگرانشم بشم؟
نامجون :
_قربان.. به خودتون بیاین !
تهیونگ :
چشمامو باز کردم ، تو خونه بودم
سرفه ای کردم و سریع از جام بلند شدم و به سمت آشپزخونه رفتم
جنی : تهیونگ!
_جنی..صورتت چیشده؟
جنی : حدس بزن
_من متاسفم باید بگی چیشده تو این خونه
جنی : الکی بهم حمله کرد
_یعنی چی الکی؟
یاد حرفام افتادم..
_متاسفم خیلی عذرمیخوام..تخصیر منه
جنی : بیخیال تهیونگ تو کاری نکردی ، راستی..خوبی؟ چرا اومدی پایین میتونستی صدام کنی
یونجون!بیماری!
_خوبم .. من میرم اتاق کاری داشتی اتاقم
جنی : کمک نمی.
_خوبم
روی تخت نشستم و گوشیمو برداشتم و اسم بیماریو سرچ کردم
_ هیچوقت عاشق نمیشن؟ یعنی..چی؟
جونگکوک :
_میخوام ببینمش
نامجون :
_نمیشه قربا..
جونگکوک :
_چرا نمیفهمین میخوام تهیونگمو ببینم
نامجون :
_شما بهش آسیب وارد کردید
جونگکوک :
_من..فاکینگ یادم نمیاد .. خواهش میکنم ازت بزار یکبار ببینمش
نامجون :
نفسی فوت کردم و قفل اتاقشو باز کردم
تهیونگ :
روی تخت دراز و گریه میکردم ، چرا من؟ بین این همه آدم؟ مگه چیکار کرده بودم؟
با صدای جونگکوک لبخند تلخی زدم
_تهیونگ درو باز کن..
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
یونجون :
_ولش کن داری میکُشیش
و به سمتش دویدم
منشی : ممن..زنگ میزنم پلیس !
جونگکوک : عصبی تهیونگو ول کردم و به سمتش رفتم
_هرکاری دوست داری بکن ، حتی توام میکُشم
مجدد به سمت یونجون رفتم که داشت به تهیونگ آب میداد
_توی ب.ی.ناموس از حدت میگذری اره؟
و هلش دادم که به میز خورد.
_منتظرم بمون
و دست تهیونگو گرفتم و به سمت در هلش دادم
یونجون :
_تو..تو دیوونه..
جیمین :
_قربان؟؟؟
جونگکوک :
_شما دیگه اینجا چه گوهی میخورید؟
جیمین :
_تهیون..تهیونگگ! خوبی؟ چت شده؟
نامجون :
_آروم باشید قربان ، تهیونگ خوب میشه بخاطر اون اینجوری شدین؟
جونگکوک : بلند قهقه ای زدم
_خودم اینکارو باهاش کردم ، نگرانشم بشم؟
نامجون :
_قربان.. به خودتون بیاین !
تهیونگ :
چشمامو باز کردم ، تو خونه بودم
سرفه ای کردم و سریع از جام بلند شدم و به سمت آشپزخونه رفتم
جنی : تهیونگ!
_جنی..صورتت چیشده؟
جنی : حدس بزن
_من متاسفم باید بگی چیشده تو این خونه
جنی : الکی بهم حمله کرد
_یعنی چی الکی؟
یاد حرفام افتادم..
_متاسفم خیلی عذرمیخوام..تخصیر منه
جنی : بیخیال تهیونگ تو کاری نکردی ، راستی..خوبی؟ چرا اومدی پایین میتونستی صدام کنی
یونجون!بیماری!
_خوبم .. من میرم اتاق کاری داشتی اتاقم
جنی : کمک نمی.
_خوبم
روی تخت نشستم و گوشیمو برداشتم و اسم بیماریو سرچ کردم
_ هیچوقت عاشق نمیشن؟ یعنی..چی؟
جونگکوک :
_میخوام ببینمش
نامجون :
_نمیشه قربا..
جونگکوک :
_چرا نمیفهمین میخوام تهیونگمو ببینم
نامجون :
_شما بهش آسیب وارد کردید
جونگکوک :
_من..فاکینگ یادم نمیاد .. خواهش میکنم ازت بزار یکبار ببینمش
نامجون :
نفسی فوت کردم و قفل اتاقشو باز کردم
تهیونگ :
روی تخت دراز و گریه میکردم ، چرا من؟ بین این همه آدم؟ مگه چیکار کرده بودم؟
با صدای جونگکوک لبخند تلخی زدم
_تهیونگ درو باز کن..
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو
۱۸.۳k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.