عشق فراموش نشدنی☯
عشق فراموش نشدنی☯
ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡
"ᴘᴀʀᴛ 𝟸"
ا/ت : یک دفعه فهمیدم چه گندی زدم و سریع بلند شدم
ا/ت : سلام خوبین من ا/ت هستم
شما کی هستی
کوک : ببینم دختر وقتی با من تصادف کردی احیانا بینایت و از دست ندادی
ا/ت : هوی یواش برو تو زدی به من
کوک : ایش اونجا غش کرده بودی دعا کن اوردمت خونم وگرنه الان شام گرگ ها بودی
(میدونم تو کره گرگ نیست ولی ول کن برو ادامش و بخون)
ا/ت : که چی اصلا من میرم
کوک : برو راه باز جاده دراز
ا/ت : 😛🏃♀
کوک : دختره که نمیدونم اسمش چی بود رفت اما وسایل شو جا گذاشت منم رفتم دنبالش
کوک : وایسا میگم وایسا
ا/ت : این چرا دنبالم اصلا به من چه برو برو ا/ته برو
رفتم بیرون که یهو دستم و گرفت
کوک : نگبت مگه نمیگم وایسا
ا/ت :کوک و هل دادم که یهو زیر پام خالی شد بعله افتادم تو استخر منم شنا بلد نبود داشتم دست و پا میزدم که .......
ادامه دارد.....
ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡
"ᴘᴀʀᴛ 𝟸"
ا/ت : یک دفعه فهمیدم چه گندی زدم و سریع بلند شدم
ا/ت : سلام خوبین من ا/ت هستم
شما کی هستی
کوک : ببینم دختر وقتی با من تصادف کردی احیانا بینایت و از دست ندادی
ا/ت : هوی یواش برو تو زدی به من
کوک : ایش اونجا غش کرده بودی دعا کن اوردمت خونم وگرنه الان شام گرگ ها بودی
(میدونم تو کره گرگ نیست ولی ول کن برو ادامش و بخون)
ا/ت : که چی اصلا من میرم
کوک : برو راه باز جاده دراز
ا/ت : 😛🏃♀
کوک : دختره که نمیدونم اسمش چی بود رفت اما وسایل شو جا گذاشت منم رفتم دنبالش
کوک : وایسا میگم وایسا
ا/ت : این چرا دنبالم اصلا به من چه برو برو ا/ته برو
رفتم بیرون که یهو دستم و گرفت
کوک : نگبت مگه نمیگم وایسا
ا/ت :کوک و هل دادم که یهو زیر پام خالی شد بعله افتادم تو استخر منم شنا بلد نبود داشتم دست و پا میزدم که .......
ادامه دارد.....
۲۸.۸k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.