پارت

پارت۵۳
جیهیو: بعد اینکه به اریکا نگاه کردم چشام سیاهی رفت و...........
تهیونگ: جیهیوووووووو نههههههه لطفاااا بلندشووووو یکی بیاد کمککککککک خواهش میکنم نمیر از پیش من نرووووو لطفااااااااا
*******
*******
*******
هفت ماه بعد💔
جونگ کوک: الان هفت ماه گذشته و اریکا و جیهیو تو کما هستن و من هر روز از روز قبل بیشتر ناراحت میشم بیشتر گریه میکنم
تهیونگ: هفت ماه گذشته و ما مثل مرده ها میریم مدرسه و میایم خونه حتی چند بار تو یه امتحان مردود شدیم
اریکا: سرم بد تیر میکشید و چشام همجارو سفید میدید بعد کلی فشار تونستم همجارو واضح ببینم من کجام؟؟؟؟
پرستار: عههههههه خانم اریکا بهوش اومدنننن اقای دکترررر زود بیاین
دکتر: چشمتون روشن خانم اریکا بالاخره بهوش اومدین
اریکا: اقای دکتر من الان چرا تو بیمارستانم چرا چشم روشنی میدین مگه چیشده
دکتر: شما یادتون نیست اون اتفاق
اریکا: اتفاق ؟؟؟؟؟؟ چه اتفاقی ؟؟؟
دکتر: شما بدست یک مجرم به کما رفتید و هفت ماه تو کما بودید و....
اریکا: کما؟؟؟؟؟اونم هفت ماه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
...............................................یهو تصاویر مبهم و تیره تو ذهنم تازه شد اون دختره اسمش.... سومی اره اون بهم شلیک کرد اما...اما جیهیوو....اون اون کجاس
دکتر: ایشون هنوز داخل کما هستن
اریکا: چیییی؟؟؟اونم تو کماعه؟؟از کما بیرون میاد یا نه؟؟؟؟؟
دکتر: هنوز هیچی قطعی نیست.....لطفا استراحت کنید
اریکا: نه نرید اقای دکتر من سوال دارم
دکتر: لطفا سریع تر بپرسید باید به بیمارای دیگه هم برسم
اریکا: دکتر جونگ کوک و تهیونگ اونا کجا هستن؟؟؟ با سومی و جویی چیکار کردن؟؟
دکتر: اقای جونگ کوک و تهیونگ الان چهار ماه نیومدن بیمارستان ولی اون دوتا مجرما رو دستگیرشون کردن و حکم اعدام براشون بریدن
اریکا: پسرا چهار ماه نیومدن سر بزنن؟؟؟یعنی اونا نا امید شدن و فکر کزدن ما مردیم؟؟؟
راستی اقای دکتر من می مرخص میشم؟
دکتر: فعلا باید دو روز اینجا بمونید
لایک و فالو و کامنت فراموش نشه ممنونم💟💟