پارت 4
پارت 4
راستی من اونجوری ک بابام میگفت قراره از این ب بعد بیشتر همو ببینیم..
+اوم، خوشحالم ک بیشتر میبینمت
وای اخه چرا باید اونو زود ب زود میدیدممممم اصلا ازش خوشم نمیاددد
=بیا از این ب بعد با هم بریم دانشگاه
+اوم باشه کجا همو ببینیم؟
=من میام دنبالت
+عام، باش
فردا صبح'
=سلام حالت چطوره؟
+ممنون خوبم
ی ساندویچ کالباس گرفت جلوم *
=مامانم گفت این برای توعه
+مرسی
=از مادر خودت خبر داری؟
+خیلی ساله ندیدمش پس نه
=اهان
+من باید برم خدافظ
=باشه
چطوری میتونست انقد بی ملاحضه باشه
ساندویچی ک بهم داده بود رو انداختم توی سطل آشغال و با عجله رفتم تو کلاس ازش متنفرم
رسیدم خونه *
سلام مامان سلام بابا
_سلام آبجی ی قشنگممممم
+باز چی میخوای امید؟
_معلومه خوب میشناسیما
+مگه میشه نشناختت؟
_هه
+چی میخوای؟
_اکسم منو دعوت کرده تولدش میخوام برای اینکه فشار بخوره تورو میخوام ب عنوان رلم ببرم
+ساعت چند؟
_هشت
+باشه باهات میام
راستی من اونجوری ک بابام میگفت قراره از این ب بعد بیشتر همو ببینیم..
+اوم، خوشحالم ک بیشتر میبینمت
وای اخه چرا باید اونو زود ب زود میدیدممممم اصلا ازش خوشم نمیاددد
=بیا از این ب بعد با هم بریم دانشگاه
+اوم باشه کجا همو ببینیم؟
=من میام دنبالت
+عام، باش
فردا صبح'
=سلام حالت چطوره؟
+ممنون خوبم
ی ساندویچ کالباس گرفت جلوم *
=مامانم گفت این برای توعه
+مرسی
=از مادر خودت خبر داری؟
+خیلی ساله ندیدمش پس نه
=اهان
+من باید برم خدافظ
=باشه
چطوری میتونست انقد بی ملاحضه باشه
ساندویچی ک بهم داده بود رو انداختم توی سطل آشغال و با عجله رفتم تو کلاس ازش متنفرم
رسیدم خونه *
سلام مامان سلام بابا
_سلام آبجی ی قشنگممممم
+باز چی میخوای امید؟
_معلومه خوب میشناسیما
+مگه میشه نشناختت؟
_هه
+چی میخوای؟
_اکسم منو دعوت کرده تولدش میخوام برای اینکه فشار بخوره تورو میخوام ب عنوان رلم ببرم
+ساعت چند؟
_هشت
+باشه باهات میام
۴.۰k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.