پارت ۱ Blood moon
پارت ۱ Blood moon
&ا/ت ویو
صبح با الارم گوشی بیدار شدم رفتم صورتمو شستم و کارای لازم انجام دادم
بعد خوردن صبحانه لباس کارم رو میپوشم
از خونه بیرون میام و به سمت کافه حرکت کردم
وقتی وارد کافه شدم یونا و سوهو رو دیدم
بعد سلام و احوال پرسی رفتم سراغ کارم سفارش همه مشتریا به لطف یونا و سوهو اماده شده بود
رئیس ا/ت:سلام ا/ت بازم که دیر کردی
ا/ت:معذرت میخوام
رئیس ا/ت:خیله خب،بچه ها امروز یک مهمون بزرگ داریم
و رئیس ا/ت رفت
ا/ت:بچه ها به نظرتون مهمونمون کیه؟(اروم)
یونا:نمیدونم ولی احتمالا یه ادم پولداره چون رئیس همیشه به ادم پولدارا که میان اینجا میگه مهمون بزرگ(اروم)
ا/ت:هی سوهو،تو نظری نداری(اروم)
سوهو:نه، بهتره منتظر بمونیم و ببینیم که مهمونمون کیه
داشتیم باهم حرف میزدیم که همه مون با صدای زنگوله در به سمتش برگشتیم که دیدم....
حمایت برای پارت بعدی❤
&ا/ت ویو
صبح با الارم گوشی بیدار شدم رفتم صورتمو شستم و کارای لازم انجام دادم
بعد خوردن صبحانه لباس کارم رو میپوشم
از خونه بیرون میام و به سمت کافه حرکت کردم
وقتی وارد کافه شدم یونا و سوهو رو دیدم
بعد سلام و احوال پرسی رفتم سراغ کارم سفارش همه مشتریا به لطف یونا و سوهو اماده شده بود
رئیس ا/ت:سلام ا/ت بازم که دیر کردی
ا/ت:معذرت میخوام
رئیس ا/ت:خیله خب،بچه ها امروز یک مهمون بزرگ داریم
و رئیس ا/ت رفت
ا/ت:بچه ها به نظرتون مهمونمون کیه؟(اروم)
یونا:نمیدونم ولی احتمالا یه ادم پولداره چون رئیس همیشه به ادم پولدارا که میان اینجا میگه مهمون بزرگ(اروم)
ا/ت:هی سوهو،تو نظری نداری(اروم)
سوهو:نه، بهتره منتظر بمونیم و ببینیم که مهمونمون کیه
داشتیم باهم حرف میزدیم که همه مون با صدای زنگوله در به سمتش برگشتیم که دیدم....
حمایت برای پارت بعدی❤
۱۳.۰k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.