پارت Blood moon

پارت ۲ Blood moon

که دیدم یک مرد که به هیکلش میخورد جوون باشه با چند تا مرد میان سال دیگه
وارد شدن نمیتونستم چهرشو ببینم چون سرش پایین بود

مرده بعد از چند ثانیه نگاه کردن به کل کافه از جمله من و سوهو و یونا ایستاد و رئیسمون نگاه کرد

رئیس:خوش اومدی بفرما بیا بشین

اون مرد با سرش رو به علامت تایید تکون داد و خودش و رئیس نشستن
و درمورد یک چیز نامفهوم حرف میزدن چون فاصله زیاد بود درست نمیتونستم بشنوم که چی میگن

یونا:پس این اقاهه مهمونمونه(اروم)
سوهو:ا/ت برو سفارشو بگیر بیار(اروم)
ا/ت:چی چرا من اصلا خودت برو یا بزار رئیس به یکیمون بگه(اروم)

یونا رفت و منو رو اورد گذاشت تو دستم و از پشت شونه هامو گرفت یکم هلم داد جلو

یونا:برو سفارششو بگیر(اروم)
ا/ت:خودتون چرا نمی...

نگاهم افتاد به رئیس که داشت با دستش علامت نشون میداد که بیام

سوهو:عه یونا شانس با ماست رئیس به ا/ت اشاره کرد(اروم)

یونا:ا/ت یک نفس عمیق بکش خودتو خوشحال نشون بده

منو رو تو دستم جا به جا کردم نفس عمیق کشیدمو رفتم سمت میزشون.....

حمایت❤
دیدگاه ها (۳)

پارت ۳ Blood moonسمت میزشون توی راهم هی به خودم اعتماد به نف...

پارت ۴ Blood moonاین روز هم مثل روز های دیگه گذشتاز همه خداح...

پارت ۱ Blood moon&ا/ت ویوصبح با الارم گوشی بیدار شدم رفتم صو...

توضیحات درمورد شخصیتاا/ت داخل یک خانواده کوچیک زندگی میکنه و...

love Between the Tides³³تهیونگ: کی بود؟ دوهی: گفتم که ا/ت ته...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط