♬𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬
♬𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬
✞مگه چیشده
م. ی) هیچی فقط دلش برای دوست پسرش تنگ شده
✞اوم اوکی
ویو یونا
واوو چقدرم ادعاش میشه منو بلند کرده اورده اینجا اینجوریم رفتار میکنه
ولش کن اماده شیم بریم ساحللل
فلش بک به ساحل
یونا یه زیر انداز پهن کرد و نشست و کتاب داشت میخوند که یهو تهیونگ و رفیقاش اومدن (همون اعضا)
✞سلام خواهر جون (با پوزخند) یونا زیر اندازش رو از اونادور کرد
که بعدش یه دختره اومد کنارش که اسمش جنی بود
جنی) الان میشه مثل زنبور روی آب
که بهو تهیونگ لباساش رو درمیاره و مایو مژپوشه و یونا محو سیس بک های تهیونگ میشه که یهو
یه دختره) واسه ماشین بازی امشب برنامه ای نداری
(که تهیونگ نگاه یونا میکنه میبینه داره نگاس میکنه)
✞نمیدونم درباره چی حرف میزنین
که یونا نگای جنی میکنه جنی خودشو میزنه به اون راه جنی میبینه یونا داره خیلی نگاش میکنه
جنی) باشه شب آماده شو بریم
✯هوراا عاشقتم دخترر
فلش بک به شب
همه جمع شده بودن یه مسابقه مونده بود تا فینال که یونا و جنی اومدن یونا خیره کننده شده بود تهیونگ که همینطور سوار ماشین بود داشت به یونا نگاه میکرد حواسش نبود که مسابقه شروع شده
و تهیونگ یهو حرکت میکنه که میرسه به دور آخر دید یونا جونگ کوک رو بغل کرد نزدیک بود از دور خارج شه که نشدو برد همه باخوشحالی دور تهیونگ جمع شدن و تهیونگ یه دختره رو بوسید
✯دوست دخترشه؟
جنی) تنها دوست دخترس ماشینشه اون فقط یه دختره براش
✯آها
که یهو رویگوشی یونا پیام میاد
✯جنی وایسا (با تعجب
جنی) هوم؟ اااا این این
✞مگه چیشده
م. ی) هیچی فقط دلش برای دوست پسرش تنگ شده
✞اوم اوکی
ویو یونا
واوو چقدرم ادعاش میشه منو بلند کرده اورده اینجا اینجوریم رفتار میکنه
ولش کن اماده شیم بریم ساحللل
فلش بک به ساحل
یونا یه زیر انداز پهن کرد و نشست و کتاب داشت میخوند که یهو تهیونگ و رفیقاش اومدن (همون اعضا)
✞سلام خواهر جون (با پوزخند) یونا زیر اندازش رو از اونادور کرد
که بعدش یه دختره اومد کنارش که اسمش جنی بود
جنی) الان میشه مثل زنبور روی آب
که بهو تهیونگ لباساش رو درمیاره و مایو مژپوشه و یونا محو سیس بک های تهیونگ میشه که یهو
یه دختره) واسه ماشین بازی امشب برنامه ای نداری
(که تهیونگ نگاه یونا میکنه میبینه داره نگاس میکنه)
✞نمیدونم درباره چی حرف میزنین
که یونا نگای جنی میکنه جنی خودشو میزنه به اون راه جنی میبینه یونا داره خیلی نگاش میکنه
جنی) باشه شب آماده شو بریم
✯هوراا عاشقتم دخترر
فلش بک به شب
همه جمع شده بودن یه مسابقه مونده بود تا فینال که یونا و جنی اومدن یونا خیره کننده شده بود تهیونگ که همینطور سوار ماشین بود داشت به یونا نگاه میکرد حواسش نبود که مسابقه شروع شده
و تهیونگ یهو حرکت میکنه که میرسه به دور آخر دید یونا جونگ کوک رو بغل کرد نزدیک بود از دور خارج شه که نشدو برد همه باخوشحالی دور تهیونگ جمع شدن و تهیونگ یه دختره رو بوسید
✯دوست دخترشه؟
جنی) تنها دوست دخترس ماشینشه اون فقط یه دختره براش
✯آها
که یهو رویگوشی یونا پیام میاد
✯جنی وایسا (با تعجب
جنی) هوم؟ اااا این این
۳.۹k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.