𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬
𝓔𝓼𝓱𝓽𝓫𝓪𝓱 𝓶𝓪𝓷♬
جنی) این این دوست پسرت نیس چرا تو حلق رفیقته
که یهو یونا از دست به پسره که داشت همینطوری رد میشد یه لیوان ویسکی برداشت و کامل خورد
✯خود ناکسشه پس منم همینطور رفتار میکنم
یوناداشت یه نفرو میبوسید که عکس بگیره بفرسته براش اما یهو تهیونگ اومد و گوشی رو از دس یونا گرفت.
✯یاااااااا
✞هی جین سون هو اوونجات رو ماشین منه
سون هو) اوو عذر تهیونگ
تهیونگ نزدیک یونا میشه
✞اگه عکست رو بدم از اینجا میری.؟
✯شاید
✞شاید؟
که تهیونگ یونا رو میبوسه و یه عکس میگیره
✞یه عکس دیگه؟
✯هوممم
و یه عکس دیگه گرفت و ازهم جدا شدن
تهیونگ گوشی یونا رو داد
✞بیا این عکس توعه
✯ها ااامرسی
✞خواهش برو تو ماشین بشین (همون ماشین مسابقه)
که یونا به اکسش عکس رو فرستاد و نوشت: فقط یه ثانیه بهم فرصت بده تا کسه دیگه ای رو جات بزارم
و گوشی خاموش میکنه و میذاره کنار
و نگاش به ماشین میوفته
✯واوو من همیشه از این ماشینا میخواستم
یونا ماشین رو روشن کرد به معنا شروع مسابقه
و ماشین سون هه اومد کنار یونا
سون هو) مشتاق دیدار
✯من مسابقه نمیدم
خواست یونا درو باز کنه که
سون هو) اگه مسابقه ندی یعنی ما بردبم
✯ایششش
نشست داخل ماشین
سون هو) از اونجایی که تو دختری 5ثانیع بها فرست میدم
✯پنج ثانیه اوو اوکی
همه آدما دور زمین. مسابقه جمع شده بودن
و انتطاار داشتن تو اون ماشین تهیونگ باشه ولی نه اون یونا بود
سون هو) تو داری چیکار میکنی
✯دارم از وقتم استفادهمیکنم (داشت رژ لب میزد
و یهو دوتا ماشین حرکت کردن
اولاش سون هو از یوناجلو زد ولی بعد یونا از اون اون یونا بود که بعد از ده سال دست به فرمون گرفته بود
و وقتی یونا از سون هو جلو زد سون هو شروعکرد به زدن به پش ماشین یونا
✯هی عوضی داری چیکر میکنیبی
سون هو) هههه
کوک) تهیونگ پیچ شیشم مراقب باش
و تهیونگ یهو ظاهر میشه
کوک) تو اینجایی پسکی پشت ماشینه وای دیوونم کردیی
و یونا مسابقه رو برد وقتی سون هو به خط پایان درحالی که بعد از یونارسید پیاده شد
سون هو) ای تغلب کار اونا تغلب کردن به جاشونیه بچه رو فرستادن
تهیونگ اومد جلو یونا
✞چقد مبخوای بردین
✯تهیونگ داری چیکار میکنی ما بردیم
✞تو نتونستی خودتو کنترل کنی
✯قول میدم پولت رو پس بدم هرجور شده
و تهیونگ دست یونارو میگیره که بره و.............
جنی) این این دوست پسرت نیس چرا تو حلق رفیقته
که یهو یونا از دست به پسره که داشت همینطوری رد میشد یه لیوان ویسکی برداشت و کامل خورد
✯خود ناکسشه پس منم همینطور رفتار میکنم
یوناداشت یه نفرو میبوسید که عکس بگیره بفرسته براش اما یهو تهیونگ اومد و گوشی رو از دس یونا گرفت.
✯یاااااااا
✞هی جین سون هو اوونجات رو ماشین منه
سون هو) اوو عذر تهیونگ
تهیونگ نزدیک یونا میشه
✞اگه عکست رو بدم از اینجا میری.؟
✯شاید
✞شاید؟
که تهیونگ یونا رو میبوسه و یه عکس میگیره
✞یه عکس دیگه؟
✯هوممم
و یه عکس دیگه گرفت و ازهم جدا شدن
تهیونگ گوشی یونا رو داد
✞بیا این عکس توعه
✯ها ااامرسی
✞خواهش برو تو ماشین بشین (همون ماشین مسابقه)
که یونا به اکسش عکس رو فرستاد و نوشت: فقط یه ثانیه بهم فرصت بده تا کسه دیگه ای رو جات بزارم
و گوشی خاموش میکنه و میذاره کنار
و نگاش به ماشین میوفته
✯واوو من همیشه از این ماشینا میخواستم
یونا ماشین رو روشن کرد به معنا شروع مسابقه
و ماشین سون هه اومد کنار یونا
سون هو) مشتاق دیدار
✯من مسابقه نمیدم
خواست یونا درو باز کنه که
سون هو) اگه مسابقه ندی یعنی ما بردبم
✯ایششش
نشست داخل ماشین
سون هو) از اونجایی که تو دختری 5ثانیع بها فرست میدم
✯پنج ثانیه اوو اوکی
همه آدما دور زمین. مسابقه جمع شده بودن
و انتطاار داشتن تو اون ماشین تهیونگ باشه ولی نه اون یونا بود
سون هو) تو داری چیکار میکنی
✯دارم از وقتم استفادهمیکنم (داشت رژ لب میزد
و یهو دوتا ماشین حرکت کردن
اولاش سون هو از یوناجلو زد ولی بعد یونا از اون اون یونا بود که بعد از ده سال دست به فرمون گرفته بود
و وقتی یونا از سون هو جلو زد سون هو شروعکرد به زدن به پش ماشین یونا
✯هی عوضی داری چیکر میکنیبی
سون هو) هههه
کوک) تهیونگ پیچ شیشم مراقب باش
و تهیونگ یهو ظاهر میشه
کوک) تو اینجایی پسکی پشت ماشینه وای دیوونم کردیی
و یونا مسابقه رو برد وقتی سون هو به خط پایان درحالی که بعد از یونارسید پیاده شد
سون هو) ای تغلب کار اونا تغلب کردن به جاشونیه بچه رو فرستادن
تهیونگ اومد جلو یونا
✞چقد مبخوای بردین
✯تهیونگ داری چیکار میکنی ما بردیم
✞تو نتونستی خودتو کنترل کنی
✯قول میدم پولت رو پس بدم هرجور شده
و تهیونگ دست یونارو میگیره که بره و.............
۳.۳k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.