پارت ۲۲
پارت ۲۲
ـ برای همیشه
ـ سوبین تو .. ؟
ـ هیونگ .. اونا قرار نیست تورو عمل کنن
ـ ولی ..
ـ ولی چی ؟ ازم میخوای بشینم و ذره ذره آب شدنت جلوی چشم هام رو ببینم ؟
ـ من نمیتونم بزارم همچین بالیی سر خودت بیاری ، تا وقتی خودم بخورمش مشکلی ندارم
ولی .. نمیزارم تو اینکارو کنی
چشم های سوبین پر شد و با صدای پر از بغضی گفت :
ـ هیونگ من .. من بدون تو هیچم ..
بدون اینکه بتونه جلوی خودش رو بگیره شروع کرد به اشک ریختن و ادامه داد
ـ نمیخوام بدون تو زنده باشم
بغض یونجون هم شکست و درحالی که بی اختیار اشک میریخت گفت :
ـ سوبیناا..
(این پارت یکم کوتاه شد)
ـ برای همیشه
ـ سوبین تو .. ؟
ـ هیونگ .. اونا قرار نیست تورو عمل کنن
ـ ولی ..
ـ ولی چی ؟ ازم میخوای بشینم و ذره ذره آب شدنت جلوی چشم هام رو ببینم ؟
ـ من نمیتونم بزارم همچین بالیی سر خودت بیاری ، تا وقتی خودم بخورمش مشکلی ندارم
ولی .. نمیزارم تو اینکارو کنی
چشم های سوبین پر شد و با صدای پر از بغضی گفت :
ـ هیونگ من .. من بدون تو هیچم ..
بدون اینکه بتونه جلوی خودش رو بگیره شروع کرد به اشک ریختن و ادامه داد
ـ نمیخوام بدون تو زنده باشم
بغض یونجون هم شکست و درحالی که بی اختیار اشک میریخت گفت :
ـ سوبیناا..
(این پارت یکم کوتاه شد)
۲.۴k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.