عشق پنهان p2
عشق پنهان p2
انیا:یعنی چه احساسی نسبت بهم داره؟ بکی:انیا چرا تو خودتی؟ انیا:هان؟ هیچی.. بکی:یه سریال جدید اومده موضوعش راجب پسریه که عاشق یه دختره اس ولی بهش نمیگه انیا:چرا بهش نمیگه؟ بکی:نمیدونم منتظر قسمت جدیدشم فهمیدم بهت میگم. انیا:باشه... (دامیان داره به انیا نگاه میکنه)امیل:رئیس دامیان:چیه؟ امیل:چرا همش به اون عجیب الخلقه نگاه میکنی؟ دامیان:چرا داری مزخرف میگی(با عصبانیت) ایور:ولی رئیس امیل راست میگه.. (دامیان می پره وسط حرفش) دامیان:بسه دیگه تمومش کنید من به اون عجیب الخلقه نگاه نمیکنم امیل و ایور:چشم رئیس(باهم)
(زنگ تاریخ)....
(این داستان ادامه دارد✅)
انیا:یعنی چه احساسی نسبت بهم داره؟ بکی:انیا چرا تو خودتی؟ انیا:هان؟ هیچی.. بکی:یه سریال جدید اومده موضوعش راجب پسریه که عاشق یه دختره اس ولی بهش نمیگه انیا:چرا بهش نمیگه؟ بکی:نمیدونم منتظر قسمت جدیدشم فهمیدم بهت میگم. انیا:باشه... (دامیان داره به انیا نگاه میکنه)امیل:رئیس دامیان:چیه؟ امیل:چرا همش به اون عجیب الخلقه نگاه میکنی؟ دامیان:چرا داری مزخرف میگی(با عصبانیت) ایور:ولی رئیس امیل راست میگه.. (دامیان می پره وسط حرفش) دامیان:بسه دیگه تمومش کنید من به اون عجیب الخلقه نگاه نمیکنم امیل و ایور:چشم رئیس(باهم)
(زنگ تاریخ)....
(این داستان ادامه دارد✅)
۲.۱k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.