ازت متنفرم
ازت متنفرم
پارت ۶
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
رفتم توپ هارو بیارم که احساس کردم یکنفر پشت سرمه برگشتم دیدم جونگکوکه با پوزخندی مسخره داری نگام میکنه
اومد جلو من میرفتم عقب انقدری رفتم عقب که خوردم به دیوار میخاستم از در برم که یهو دوتا دستشو سمت چپ و راستم گذاشت و راهی نداشتم جز اینکه از پایین در برم اومد جلو تو صورتم یه میلی متریم قرار گرفت و گفت
جونگکوک: کاره خودت بود درسته...
ات: ببند بابا ....
جونگکوک: کار خوت بود؟(داد و عصبانی )
ات: اره کار خودم بود حالا میخای چیکار کنی ها(پوزخند)
جونگکوک:اصلا بهت نمیخوره اینکارارو بکنی تو یه جوجه ای موندم چجوری اومدی دانشگاه ؟(پوزخند)
ات: اره ...مثل تو از بیرون شبیح یه قلدری ولی از باطن یه خرگوشی که پریدن بلد نیست ..
پوزخند روی لب جونگکوک محو شو و عصبانی شد
منم سریع از زیر پای جونگکوک در رفتم دویدم بیرون کنار دخترای مدرسه وایسادم
که یهو .......................
پارت ۶
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
رفتم توپ هارو بیارم که احساس کردم یکنفر پشت سرمه برگشتم دیدم جونگکوکه با پوزخندی مسخره داری نگام میکنه
اومد جلو من میرفتم عقب انقدری رفتم عقب که خوردم به دیوار میخاستم از در برم که یهو دوتا دستشو سمت چپ و راستم گذاشت و راهی نداشتم جز اینکه از پایین در برم اومد جلو تو صورتم یه میلی متریم قرار گرفت و گفت
جونگکوک: کاره خودت بود درسته...
ات: ببند بابا ....
جونگکوک: کار خوت بود؟(داد و عصبانی )
ات: اره کار خودم بود حالا میخای چیکار کنی ها(پوزخند)
جونگکوک:اصلا بهت نمیخوره اینکارارو بکنی تو یه جوجه ای موندم چجوری اومدی دانشگاه ؟(پوزخند)
ات: اره ...مثل تو از بیرون شبیح یه قلدری ولی از باطن یه خرگوشی که پریدن بلد نیست ..
پوزخند روی لب جونگکوک محو شو و عصبانی شد
منم سریع از زیر پای جونگکوک در رفتم دویدم بیرون کنار دخترای مدرسه وایسادم
که یهو .......................
- ۸.۵k
- ۲۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط