Part21:
Part21:
ویو هاری:
داشتم گریه میکردم رو دستش که دستشو تکون داد بلند شدم و نگاش کردم دیدم چشماشو باز کرده و دستی که تو دستم بودو روی سرم کشید و با خنده نگام. میکرد
_ خنگول چرا گریه میکنی چرا رنگ و روت پریده خونه یه ساعته نیستم
+ مرض مسخره یه ساعت من خودم فقط سه ساعت زیر سرم بودم یه ساعت حرف ژدم چهار ساعت تو تو اتاق عمل بودی یه ساعت ازم خون گرفتن تا الان خون داره بهت میدم بعد میگی یه ساعته نبودی
_ خیله خب کوچولو معذرت میخام
+ کوک
_ جانم
+ حالت خوبه
_ تورو که دیدم خوب شدم
+ یه چیزی بگم
_ بگو
+ دوست دارم ( اروم و خجالت طور )
_ چیگفتی نمیشنوم
+ میگم دوست دارم و معذرت میخوام اینهمه مدت اذیتت کردم دوس دارم هرلحظه کنام باشی میشه ؟
_ تو الان چیگفتی گفتی دوسم داری و میخوای همیشه پیشت باشم دارم خواب میبینم فک کنم یعنی چیییی معلومعههه من بدون تو نمیتونمممم
داشت پامیشد که بلند شدم و دستمو گزاشتم رو دوتا شونه هاش و درازش دادم
+ فعلا نباید بلند شی تا دو سه روز اینجا باید باشی
_ چی عمرا من بدون ت چیکار کنم
+ کی گفته قراره بدنن من باشی من از این به بعد همه جا باهاتم و هیجا ولت نمیکنممممممم
_ عاشقتم لعنتی میخوامتتتتت
+ منم میخوامت ولی فعلا استراحت کن من برم پیش ته
_ ته رو ول کن یزره بغل من باش بزار ببینمت
+ باش
همیمجورس داشت تو چشمام نگاه میکرد منم همینطور که دستمو گرفت و گفت
_ در گوشت و بیار
گوشمو بردم سمتش که یهو گاز گرفت گوشمو
+ ای دردم گرفتتتتت
دستمو گرفت کشید انداختم رو خدش و لبش و گذاشت رو لبام و بوسم کرد یه چند ثانیه سریع جدا شدیم
+ دیونه ای مگه خنگ نفست همینجوری بازور بالا میاد
_ نفس من اینجا روبه روم نشسته
+ خب مخ زنی بسته برم به ته و دکتر بگم بهوش اومدم
_ ول کنشون دیگه
+ نمیشخ دکتر باید بیاد ببینت
_ باشه زود بیایا وگرنه از دلتنگی اسن بار یه چیزیم میشه
_ چون این حرفو زدی تا یه هفته بعد از مرخص شدنت خبری از بوس و گاز و اینجور چیزا عو خونخ مشترکم نیس
_ هاریییی
+ باییییی
ویو هاری:
داشتم گریه میکردم رو دستش که دستشو تکون داد بلند شدم و نگاش کردم دیدم چشماشو باز کرده و دستی که تو دستم بودو روی سرم کشید و با خنده نگام. میکرد
_ خنگول چرا گریه میکنی چرا رنگ و روت پریده خونه یه ساعته نیستم
+ مرض مسخره یه ساعت من خودم فقط سه ساعت زیر سرم بودم یه ساعت حرف ژدم چهار ساعت تو تو اتاق عمل بودی یه ساعت ازم خون گرفتن تا الان خون داره بهت میدم بعد میگی یه ساعته نبودی
_ خیله خب کوچولو معذرت میخام
+ کوک
_ جانم
+ حالت خوبه
_ تورو که دیدم خوب شدم
+ یه چیزی بگم
_ بگو
+ دوست دارم ( اروم و خجالت طور )
_ چیگفتی نمیشنوم
+ میگم دوست دارم و معذرت میخوام اینهمه مدت اذیتت کردم دوس دارم هرلحظه کنام باشی میشه ؟
_ تو الان چیگفتی گفتی دوسم داری و میخوای همیشه پیشت باشم دارم خواب میبینم فک کنم یعنی چیییی معلومعههه من بدون تو نمیتونمممم
داشت پامیشد که بلند شدم و دستمو گزاشتم رو دوتا شونه هاش و درازش دادم
+ فعلا نباید بلند شی تا دو سه روز اینجا باید باشی
_ چی عمرا من بدون ت چیکار کنم
+ کی گفته قراره بدنن من باشی من از این به بعد همه جا باهاتم و هیجا ولت نمیکنممممممم
_ عاشقتم لعنتی میخوامتتتتت
+ منم میخوامت ولی فعلا استراحت کن من برم پیش ته
_ ته رو ول کن یزره بغل من باش بزار ببینمت
+ باش
همیمجورس داشت تو چشمام نگاه میکرد منم همینطور که دستمو گرفت و گفت
_ در گوشت و بیار
گوشمو بردم سمتش که یهو گاز گرفت گوشمو
+ ای دردم گرفتتتتت
دستمو گرفت کشید انداختم رو خدش و لبش و گذاشت رو لبام و بوسم کرد یه چند ثانیه سریع جدا شدیم
+ دیونه ای مگه خنگ نفست همینجوری بازور بالا میاد
_ نفس من اینجا روبه روم نشسته
+ خب مخ زنی بسته برم به ته و دکتر بگم بهوش اومدم
_ ول کنشون دیگه
+ نمیشخ دکتر باید بیاد ببینت
_ باشه زود بیایا وگرنه از دلتنگی اسن بار یه چیزیم میشه
_ چون این حرفو زدی تا یه هفته بعد از مرخص شدنت خبری از بوس و گاز و اینجور چیزا عو خونخ مشترکم نیس
_ هاریییی
+ باییییی
۷.۸k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.