ماهتیره

ماه_تیره🌑
Part: 70
یعنی چی؟ رسما میگفت برو بکش خودتو به کتفمم نی

واقعا؟ واقعا برات مهم نیست؟
میبینیم حالا!!!
بدو بدو به سمت اشپز خونه اتاقش رفتم

هیرون دنبال یه چیز تیز بودم تا بترسونمش
یهو دستم خورد به لیوان و صدای شکستنش همه جارو برداشت

چند دقیقه ای بود که به لیوان زل زده بودم و اونم بی خیال مشغول درست کردن استین پیراهنش بود
داشت میزد بالا

نفس عمیقی کشید

به سمت لیوان رفتم و مشغول پیدا کردن شیشه تیز بودم
یکی رو برداشتم و صداش کردم

+هوی نگا کن دیگه از شرم خلاص میشی

_عمیق تمومش کن!!!

هانن؟!!!
+میزنم بخدا میزنم
_بزن

باور نمی کرد یا به کتفشم نبود

مرتیکه بی ادب حداقل منصرفم کن یه تلاشی کن

༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ماه_تیره🌑Part: 71جلوش وایسادم +میزنم ایندفعه شوخی ندارم_چه ج...

ماه_تیره🌑Part: 72چشمامو باز کردم بتی رو تخت خواب بودبتی بود؟...

ملودی_تلخ🍷Part: 64+بسه مرتیکهیه لحظه مکث کرد بعد دوباره زد ز...

ملودی_تلخ🍷Part:63بشدت بوی بدی میداد بادیگاردش با عصبانیت بهم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط