p25
p25
کوک: باشه بیا(خنده)
هه سو: باشه بیا گگگگ
کوک: قیافت خنده داره(خنده) خب بفرما میس سو اینم اتاق
هه سو: اینم اتاقت گگگگگگ
کوک: در کمد رپ باز کن یه هودی بپوش بیا پایین شام بخوریم، اها بلدی غذا درست کنی من حال ندارم خستم
هه سو: بلدم باشم برا خودم درست میکنم برو بیرون اگه نمیخای هیزی کنی
کوک: من رفدم مناظرم گرسنمه(خنده)
در کمدشا باز کردم کلی هودی بود انواع و اقسام بیشتری هاش سیاه و سفید با طرح های مختلف بود یکی از هودیاش رو برداشتم و پوشیدم
هودی خیلی برام بزرگ بود تا زیر زانوم بود رسما کار شلوارم انحام میدادبرام توش گمشده بودم،
،شرتکم که زیر شلوارم بود و در نیاوردم(ن توروخدا در بیار شبم....) شلوارمو در اوردم و لباسامو گذاشتم یه گوشه و رفتم پایین کوک برگشت سمتم و شروع کرد به خندیدن
هه سو: چیه ادم ندیدی
کوک: وای دلم(وسطاش هندل میزنه😂میخنده) خیلی.... خیلیباحال شدی مث اردکی
هه سو: گراز
کوک: وای دلم.... برو(خنده) برو شام درست کن(خنده)
هه سو: گشنه در به در
رفتم تو اشپز خونه و در یخچال و باز کردم از شیر مرغ تا شیر ادمیزاد بود(درس گفتم؟) یکم کیمچی از یخچال در اوردم و داغ کردم یکم نودل و دوکبوکی هم درست کردم
هه سو: جوری تندش کنم تا ته کونت بسوزه اقای جئون(زیر لب)
کل فلفل قرمز هارا خالی کردم تو دوکبوکی و پنیر هم روش ریختم شک نکنه بوش میزد به دماغم سرم درد میگرفت از تندیش
کوک: به به چه بویی، اوم گشنمه بدو بدو (قیافه کیوت و خرگوشیش)
هه سو: خیلی کیوته(زیر لب)
کوک: گشنمه گشنمه گشنمههههه(خنده با دندون های خرگوشیش)
هه سو: وایی دلم (از ضعف کوکه) بفرما بخور تا کونا بسوزع(زیر لب)
کوک: انقد گشنمه مهم نی چی بشه
کوک شروع کرد به غذا خوردن خیلی قشنک میخورد مثل خرگوش میخورد، دستمو گذاشتم زیر چونم و بهش نکاه میکدم یهو داد زد از تو حال و احوالم اومدم بیرون
کوک: تندههههههعهههههع وااااااااااای سوختممممممممممنن لنتیییییی(داد و بیداد) توروخدا ابببببی
هه سو: چیه توکه گفتی میخوری(خنده) وای چقد خری تو(خنده گوزی)
براش اب اوردم و دادم دستش و زدم پشت کنرشم خیلی تند اب میخورد از دهنش میریخت بیرون خیلی خنده دار بود قیافش و فقط میخندیم
که یهو
(منتظر چی لایک و کامنت بزار دیوث)
کوک: باشه بیا(خنده)
هه سو: باشه بیا گگگگ
کوک: قیافت خنده داره(خنده) خب بفرما میس سو اینم اتاق
هه سو: اینم اتاقت گگگگگگ
کوک: در کمد رپ باز کن یه هودی بپوش بیا پایین شام بخوریم، اها بلدی غذا درست کنی من حال ندارم خستم
هه سو: بلدم باشم برا خودم درست میکنم برو بیرون اگه نمیخای هیزی کنی
کوک: من رفدم مناظرم گرسنمه(خنده)
در کمدشا باز کردم کلی هودی بود انواع و اقسام بیشتری هاش سیاه و سفید با طرح های مختلف بود یکی از هودیاش رو برداشتم و پوشیدم
هودی خیلی برام بزرگ بود تا زیر زانوم بود رسما کار شلوارم انحام میدادبرام توش گمشده بودم،
،شرتکم که زیر شلوارم بود و در نیاوردم(ن توروخدا در بیار شبم....) شلوارمو در اوردم و لباسامو گذاشتم یه گوشه و رفتم پایین کوک برگشت سمتم و شروع کرد به خندیدن
هه سو: چیه ادم ندیدی
کوک: وای دلم(وسطاش هندل میزنه😂میخنده) خیلی.... خیلیباحال شدی مث اردکی
هه سو: گراز
کوک: وای دلم.... برو(خنده) برو شام درست کن(خنده)
هه سو: گشنه در به در
رفتم تو اشپز خونه و در یخچال و باز کردم از شیر مرغ تا شیر ادمیزاد بود(درس گفتم؟) یکم کیمچی از یخچال در اوردم و داغ کردم یکم نودل و دوکبوکی هم درست کردم
هه سو: جوری تندش کنم تا ته کونت بسوزه اقای جئون(زیر لب)
کل فلفل قرمز هارا خالی کردم تو دوکبوکی و پنیر هم روش ریختم شک نکنه بوش میزد به دماغم سرم درد میگرفت از تندیش
کوک: به به چه بویی، اوم گشنمه بدو بدو (قیافه کیوت و خرگوشیش)
هه سو: خیلی کیوته(زیر لب)
کوک: گشنمه گشنمه گشنمههههه(خنده با دندون های خرگوشیش)
هه سو: وایی دلم (از ضعف کوکه) بفرما بخور تا کونا بسوزع(زیر لب)
کوک: انقد گشنمه مهم نی چی بشه
کوک شروع کرد به غذا خوردن خیلی قشنک میخورد مثل خرگوش میخورد، دستمو گذاشتم زیر چونم و بهش نکاه میکدم یهو داد زد از تو حال و احوالم اومدم بیرون
کوک: تندههههههعهههههع وااااااااااای سوختممممممممممنن لنتیییییی(داد و بیداد) توروخدا ابببببی
هه سو: چیه توکه گفتی میخوری(خنده) وای چقد خری تو(خنده گوزی)
براش اب اوردم و دادم دستش و زدم پشت کنرشم خیلی تند اب میخورد از دهنش میریخت بیرون خیلی خنده دار بود قیافش و فقط میخندیم
که یهو
(منتظر چی لایک و کامنت بزار دیوث)
۵۶.۵k
۰۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.