part 16 : my half brother...

از زبان ادمین
جیسو یه بچه گربه رو دید و دنبالش رفت که دید هفت تا مرد خوشگل و گوگولی هستن به قیافشون که دقت کرد توی قیافه ی یکیشون مرد گوربه ای رو دید سریع جیغ کشید که پسرا همه توجهشون به اون فندق فسقلی جمع شد
جیسو : گوربه
که همه برگشتن سمت شوگا
جیسو پرید بغل شوگا : ویییییی دلم واشت تنگ شده بود
شوگا : خانوم کوچولو من شما رو میشناسم
جیسو : تو نه ولی من تو رو میشناشم تو همون گوربه هشتی که اومدی تو پارک خیلی وقته دنبالت میگردم گوربه ی انسان نما من طرفدارتم
شوگا خنده ای کرد و محکم جیسو رو بغل کرد
رپیرا از کیوتی ی دختر خنده تی کردن
دختر اومد پایین
جونگ کوک: اسم طرفدار گوربه چیه ؟
جیسو : من جیشو
چونگ کوک : جیسو وایی چه اسم قشنگی
جیسو : ممنون آقا خرگوش
که همه زدن زیر خنده
به جز کوک
جین : نامو صا این بچه هم فهمید شبیه خرگوش میدی حالا بگو من خرگوش نیستم
نامجون : وایسید ببینم جدید کوچولو مامان بابات کجان
جیسو : مامانیم ژلسه داره باباییم یه مشافرت خیلی خیلی طولانی رفته من با خاله میا اومدم
شوگا : خاله میا ( تعجب )
جونگ کوک: مامانت اسمش چیه فندق؟
جیسو : مامانیم اشمش ا.ته البته تو شکرت میگن کیم میسو
خون توی رگای همه یخ بست
جین : جونگ کوک این بچه ی ا.ته
تامجون : شناسنامه های جعلی اونا با شناسنامه ی جعلی رفتن این بچه همچیش شبی
میا : وای جیسو اینجاییی مامانی ا.ت العان نگرانته نخود خاله ( گریه )
که جیسو و پسرا برگشتن سمت میت که میا تز ترس زبونش قفل شد
لب زد
میا : ج..ونگ..کو......ک
جونگ کوک : به به میا خانم
میا : جون کوک بزار بریم خواهش میکنم
شوگا : نه زود اومدی زودم میخوای بری که با اشاره ی بادیگاردا میا رو بیهوش کردن گزاشت ماشین شوگا
تمام این مدت واسه اینکه جیسو نترسه بغل کوک بول