زندگی رویایی ادامه پارت
زندگی رویایی ♡☆ ادامه پارت ۱٠
چسبم بهش زدم
ات: واییی این لبای نرمالوت مال منه اصن همه چیرت ماله منه فهمیدی؟
ته: چشم
ات: افرین پسر خوب بیا اینم جایزت
بهش هات چاکلت دادم بخوره وقتی تموم شد مثله بچه ها رو لب و کنارش ریخته بود
ات: وایسا کناره لبت یکمی هست
همونو لیس زدم و خوردم
ات: هه مال تو خوشمزه تر بود
ته: به خاطر اینکه رو لبم بود ببین تو شروع کردیا
ات: یا خداااا
میخواستم فرار کنم ولی دستمو گرفت و انداختم رو تخت دستامو با دستاش گرفت و تو چشام نگاه کرد و لبخندی بهم زد و شروع کرد به بوسیدنم باهاش همراهی نکردم اخه تازه پماد زده بودم خراب میشد و این باعث شد عصبی بشه
ته: الان میخوای حرصمو در بیاری که همراهی نمیکنی؟
ات: احمق لبت میگیره درد تازه پانسمانش کردم
ته: یعنی نمیخوای همراهیم کنی؟(بچگانه)
ات: باشه جوجه بعدا پانسمانش میکنم
و شروع کرد به بوسیدنم که یهو در باز شد
ته: ای گوه تو این شانسم تازه داشت همراهی..
یهو حرفشو خورد و با تعجب به در نگاه میکرد نگاه در کردم دیدم پدرمه پدرم با سون اومده سون انقد خوشحال بود که انگار تمام دنیا رو دادن بهش لعنتی چجوری لبخند میزنه یعنی انقد بیشعوره که رفته پدرمو اورده؟
شرایط: ۵ لایک و ۵ کامنت
تروخدا حمایت کنین گناه دارممممم
گریه میکنماااا
چسبم بهش زدم
ات: واییی این لبای نرمالوت مال منه اصن همه چیرت ماله منه فهمیدی؟
ته: چشم
ات: افرین پسر خوب بیا اینم جایزت
بهش هات چاکلت دادم بخوره وقتی تموم شد مثله بچه ها رو لب و کنارش ریخته بود
ات: وایسا کناره لبت یکمی هست
همونو لیس زدم و خوردم
ات: هه مال تو خوشمزه تر بود
ته: به خاطر اینکه رو لبم بود ببین تو شروع کردیا
ات: یا خداااا
میخواستم فرار کنم ولی دستمو گرفت و انداختم رو تخت دستامو با دستاش گرفت و تو چشام نگاه کرد و لبخندی بهم زد و شروع کرد به بوسیدنم باهاش همراهی نکردم اخه تازه پماد زده بودم خراب میشد و این باعث شد عصبی بشه
ته: الان میخوای حرصمو در بیاری که همراهی نمیکنی؟
ات: احمق لبت میگیره درد تازه پانسمانش کردم
ته: یعنی نمیخوای همراهیم کنی؟(بچگانه)
ات: باشه جوجه بعدا پانسمانش میکنم
و شروع کرد به بوسیدنم که یهو در باز شد
ته: ای گوه تو این شانسم تازه داشت همراهی..
یهو حرفشو خورد و با تعجب به در نگاه میکرد نگاه در کردم دیدم پدرمه پدرم با سون اومده سون انقد خوشحال بود که انگار تمام دنیا رو دادن بهش لعنتی چجوری لبخند میزنه یعنی انقد بیشعوره که رفته پدرمو اورده؟
شرایط: ۵ لایک و ۵ کامنت
تروخدا حمایت کنین گناه دارممممم
گریه میکنماااا
- ۲.۶k
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط