پرنسس من🤍🥂
#پرنسس_من🤍🥂
#part_29
خب انتظار داری کی باشه که انقد ازت میترسه؟ میدونی چیه؟ توهم یه حرومـ،،،ـزاده مثل بابامی! هیچوقت بهش نگفتی که....
وقتی جونگکوک کلمه آخر حرفش رو گفت پاهام شُل شد... این حقیقت داره؟
• دهنتو ببند جونگکوک!
- این حقیقت داره؟
اوهوم!
• گفتم خفه شو!
نمیتونستم این حرفو هضم کنم... واقعا شوک بزرگی بود... یعنی این همه سال بهم دروغ گفته بود؟
بنظرم جونگکوک فهمیده بود حالم خوب نیست... چون سرمو گذاشت رو سینـ،،،ـهش و منم نتونستم جلو خودمو بگیرم شروع کردم به هق هق گریه کردن...
بعد از چند دقیقه گریه کردن تو بغلش ازش جدا شدمو با نفرت به بابام نگاه کردم... خواستم به سمتش حمله ور بشم که جونگکوک جلومو گرفت..
هنوز زوده پرنسس!
• پرنسس؟
نمیدونی که دخترت زنِ منه؟
• چ...چی؟؟
بهت هشدار میدم بهش نزدیک نشی... وگرنه میدونی که خون به پا میکنم!
(این پارتو گذاشتم چون خودمم عررر زدمممممم)
#part_29
خب انتظار داری کی باشه که انقد ازت میترسه؟ میدونی چیه؟ توهم یه حرومـ،،،ـزاده مثل بابامی! هیچوقت بهش نگفتی که....
وقتی جونگکوک کلمه آخر حرفش رو گفت پاهام شُل شد... این حقیقت داره؟
• دهنتو ببند جونگکوک!
- این حقیقت داره؟
اوهوم!
• گفتم خفه شو!
نمیتونستم این حرفو هضم کنم... واقعا شوک بزرگی بود... یعنی این همه سال بهم دروغ گفته بود؟
بنظرم جونگکوک فهمیده بود حالم خوب نیست... چون سرمو گذاشت رو سینـ،،،ـهش و منم نتونستم جلو خودمو بگیرم شروع کردم به هق هق گریه کردن...
بعد از چند دقیقه گریه کردن تو بغلش ازش جدا شدمو با نفرت به بابام نگاه کردم... خواستم به سمتش حمله ور بشم که جونگکوک جلومو گرفت..
هنوز زوده پرنسس!
• پرنسس؟
نمیدونی که دخترت زنِ منه؟
• چ...چی؟؟
بهت هشدار میدم بهش نزدیک نشی... وگرنه میدونی که خون به پا میکنم!
(این پارتو گذاشتم چون خودمم عررر زدمممممم)
۵.۵k
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.