عشق اجباری
#عشق_اجباری
PT.6
هیونجین:زدم تو سرش چرا اومدی بیرون ها واس چی اومدی بیرون (داد)
ا.ت:او..اومدم آب بخورم فقط همین (با ترس بقض)
هیونجین:گمشو پاین کوفت کن خبرت بیا
ا.ت:باشه رفتم پاین ببخشید میشه یه لیوان بهم آب بدید
خدمت کار@هوی دختر اینجا چه غلطی میکنی
ا.ت:من من فقط یه لیوان آب میخام همین
خدمت کار@اب گرم باز کردم ریختم تو لیوان بیا
ا.ت:مرسی آب خوردم چرا آنقدر گرمه
@همینی که هست
ا.ت:باش ممنونم لیوان گذاشتم رفتم بالا رفتم تو اوتاقم نشستم به پنجره نگاه میکردم در باز شد اومد تو
هیونجین:رفتم پاین سینی غذای خودم خودش برداشتم بردم بالا بیا غذا بخوریم
ا.ت:سرم تکون دادم چاپستیک برداشتم یکم از غذام خوردم کم کم خوردم خوشمزست
هیونجین:اره اونجوما دست پختش خیلی خوبه یکم تند تر غذا بخور
ا.ت:نمی تونم غذام تموم شد میشه من برم دوش بگیرم
هیونجین:بیا باهم بریم
ا.ت:نه
هیونجین:چی عصبی
ا.ت:باشه (با بقض)بلند شدم وایسادم
هیونجین:رفتم دس بند برداشتم لباساش در آوردم دست بند زدم پرتش کردم تو حمام لباسم در آوردم رفتم پنتی از پاش در آوردم آب باز کردم یدفع واردش کردم مهکم زربع میزدم
ا.ت:اههههه خواهش میکنم اههههه جیققق دربیار اههههههه جیققققققق اهههه اهههه اییی اههه اهههه بسته اهههههه هق هق ایییی درش بیار هق هق خواهش میکنم هق هق
هیونجین:ازش کشیدم بیرون نشستم پشتش نشودمش رو دیکم تکون بخور
ا.ت:جیق کشیدم ایییی هق هق ولم کن هق هق پهلو هام گرفت بالا پایین میکرد اهههعههههه جیققق هق هق دلم کن هق هق اییییییی اههههه هق ازم خون اومد جیق کشیدم جیققققققق در بیار هق هق چیکارم کردی هق هق در بیارررر
هیونجین:ازش کشیدم بیرون وای پردت زدم نه
ا.ت:چی هق هق نه نه
پایان پارت.شیش🍓
PT.6
هیونجین:زدم تو سرش چرا اومدی بیرون ها واس چی اومدی بیرون (داد)
ا.ت:او..اومدم آب بخورم فقط همین (با ترس بقض)
هیونجین:گمشو پاین کوفت کن خبرت بیا
ا.ت:باشه رفتم پاین ببخشید میشه یه لیوان بهم آب بدید
خدمت کار@هوی دختر اینجا چه غلطی میکنی
ا.ت:من من فقط یه لیوان آب میخام همین
خدمت کار@اب گرم باز کردم ریختم تو لیوان بیا
ا.ت:مرسی آب خوردم چرا آنقدر گرمه
@همینی که هست
ا.ت:باش ممنونم لیوان گذاشتم رفتم بالا رفتم تو اوتاقم نشستم به پنجره نگاه میکردم در باز شد اومد تو
هیونجین:رفتم پاین سینی غذای خودم خودش برداشتم بردم بالا بیا غذا بخوریم
ا.ت:سرم تکون دادم چاپستیک برداشتم یکم از غذام خوردم کم کم خوردم خوشمزست
هیونجین:اره اونجوما دست پختش خیلی خوبه یکم تند تر غذا بخور
ا.ت:نمی تونم غذام تموم شد میشه من برم دوش بگیرم
هیونجین:بیا باهم بریم
ا.ت:نه
هیونجین:چی عصبی
ا.ت:باشه (با بقض)بلند شدم وایسادم
هیونجین:رفتم دس بند برداشتم لباساش در آوردم دست بند زدم پرتش کردم تو حمام لباسم در آوردم رفتم پنتی از پاش در آوردم آب باز کردم یدفع واردش کردم مهکم زربع میزدم
ا.ت:اههههه خواهش میکنم اههههه جیققق دربیار اههههههه جیققققققق اهههه اهههه اییی اههه اهههه بسته اهههههه هق هق ایییی درش بیار هق هق خواهش میکنم هق هق
هیونجین:ازش کشیدم بیرون نشستم پشتش نشودمش رو دیکم تکون بخور
ا.ت:جیق کشیدم ایییی هق هق ولم کن هق هق پهلو هام گرفت بالا پایین میکرد اهههعههههه جیققق هق هق دلم کن هق هق اییییییی اههههه هق ازم خون اومد جیق کشیدم جیققققققق در بیار هق هق چیکارم کردی هق هق در بیارررر
هیونجین:ازش کشیدم بیرون وای پردت زدم نه
ا.ت:چی هق هق نه نه
پایان پارت.شیش🍓
۵.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.