پارت 8
پارت 8
از ماشین در اومدم
پرتش کردم پایین
کوک: چه غلطی کردی
جیهون: چیز بدی نگفتم که
کوک:خفه شو عوضی دفعه
بدی درباره ا.ت بد حرف زدی
خودت میدونی پرتش کردم
پایین و خودم رفتم
با خودم گفتم چرا یک دفعه
غیرتم زد بالا برای ا.ت
رفتم خونه
خیلی خسته بودم مستقیم
رفتم رو تخت که یک دفعه
ا.ت اومد
کوک: چیشده
ا.ت: اومدم امانتیت رو
بدم
کوک: چی
ا.ت: کارتت
کوک: اها
ا.ت: بیا راستی جونگکوک
کوک: بله
ا.ت: تو به جیهون چیزی
گفتی
کوک: نه چطور
ا.ت: بهم پیام داد ازت
متنفرم
کوک: خب ولش کن
ا.ت: بهمین راحتی
کوک: آره حتما بدردت
نمیخورده
ا.ت: خب باشه شب
بخیر
#کوک
#فیک
#سناریو
از ماشین در اومدم
پرتش کردم پایین
کوک: چه غلطی کردی
جیهون: چیز بدی نگفتم که
کوک:خفه شو عوضی دفعه
بدی درباره ا.ت بد حرف زدی
خودت میدونی پرتش کردم
پایین و خودم رفتم
با خودم گفتم چرا یک دفعه
غیرتم زد بالا برای ا.ت
رفتم خونه
خیلی خسته بودم مستقیم
رفتم رو تخت که یک دفعه
ا.ت اومد
کوک: چیشده
ا.ت: اومدم امانتیت رو
بدم
کوک: چی
ا.ت: کارتت
کوک: اها
ا.ت: بیا راستی جونگکوک
کوک: بله
ا.ت: تو به جیهون چیزی
گفتی
کوک: نه چطور
ا.ت: بهم پیام داد ازت
متنفرم
کوک: خب ولش کن
ا.ت: بهمین راحتی
کوک: آره حتما بدردت
نمیخورده
ا.ت: خب باشه شب
بخیر
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۶.۹k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.