Part:(1)
Part:(1)
ویو ا/ت:امروز تولدمه و جین گفته برام یه سورپرایز داره (جین برادرا ا/ته)
جین:ابجی خنگالوعه من بیا بریم پایین همه منتظرن
ا/ت باشه لباسشو یکم دسکاری کرد[عکسشو میزارم]
ا/ت دستایه جینو گرفت از اتاق اومدن بیرون رفتن پایین همه برایه ا/ت دست میزدن.....
مامانه ا/ت و جین:دخترم تولدت مبارککک.
بابایه ا/تو و جین:دخترم یکی یدونم تولدت مبارک باشه با اینکه 23سالت شده ولی هنوز واسه من همون ا/ت 3ساله ای.
ا/ت:اوما آپا خیلی ممنونم ازتون دوستون دارم.
(بعد همو بغل میکنن)
خاله یه ا/ت:دخترم تولدت مبارک باشه عزیزم
ا/ت:ممنون خاله جونم
<همینجوری همه بهش تبریک میگفتن>
جین:خب ابجی میخوام کادومو بیارم ببینی
ا/ت:بیار ببینم
جین:با یه کالسکه اومد
ا/ت:جین ایسگامو گرفتی؟
جین:نع
(یهو صدایه میو میو گربه اومد)
ا/ت:جین نگو که....
جین:ارع(خنده)
ا/ت:وایی داداشی عاشقتمممم( پتورو برمیداره پیشی یرو میگیره)وایی چقدر کیوتی لعنتیی میاره جلو صورتش دماغشو به دماغش میزنه....
جین:خوشت اومد؟
ا/ت:خعلی داداشی دوست دارم ممنونم که خوشحالم کردی
جین:خواعش میکنم ابجی کوچولو
بعد تولد همه رفتن
مامان باباش:دخترم ما میریم
خداحافظی میکنن.
جین:منم میرم ابجی خداحافظی میکنه....
(درسته گایز ا/ت خونه مجردی داره😎🥸😂)
ا/ت:پیشییی بیا اینجا بینم (کلی بوسش میکنه)
از دید راوی:
ا/ت بعد ازین که خونرو تمیز کرد رفت تویه اتاقش دوش گرفت بعد لباس خواب پوشید موهاشو خشک کرد بست پیشی روهم البته برده بود حموم؛بعدش یه کافی درست کرد زد بر بدن و لپ تابشو برداشت باهاش ور رفت و تو تکالیف فرداشو انجام داد و گرفت خوابید پیشی روهم بغل کرده بود بهش یه لباس گوگولی هم پوشونده بود.....
ادامه دارد....
ویو ا/ت:امروز تولدمه و جین گفته برام یه سورپرایز داره (جین برادرا ا/ته)
جین:ابجی خنگالوعه من بیا بریم پایین همه منتظرن
ا/ت باشه لباسشو یکم دسکاری کرد[عکسشو میزارم]
ا/ت دستایه جینو گرفت از اتاق اومدن بیرون رفتن پایین همه برایه ا/ت دست میزدن.....
مامانه ا/ت و جین:دخترم تولدت مبارککک.
بابایه ا/تو و جین:دخترم یکی یدونم تولدت مبارک باشه با اینکه 23سالت شده ولی هنوز واسه من همون ا/ت 3ساله ای.
ا/ت:اوما آپا خیلی ممنونم ازتون دوستون دارم.
(بعد همو بغل میکنن)
خاله یه ا/ت:دخترم تولدت مبارک باشه عزیزم
ا/ت:ممنون خاله جونم
<همینجوری همه بهش تبریک میگفتن>
جین:خب ابجی میخوام کادومو بیارم ببینی
ا/ت:بیار ببینم
جین:با یه کالسکه اومد
ا/ت:جین ایسگامو گرفتی؟
جین:نع
(یهو صدایه میو میو گربه اومد)
ا/ت:جین نگو که....
جین:ارع(خنده)
ا/ت:وایی داداشی عاشقتمممم( پتورو برمیداره پیشی یرو میگیره)وایی چقدر کیوتی لعنتیی میاره جلو صورتش دماغشو به دماغش میزنه....
جین:خوشت اومد؟
ا/ت:خعلی داداشی دوست دارم ممنونم که خوشحالم کردی
جین:خواعش میکنم ابجی کوچولو
بعد تولد همه رفتن
مامان باباش:دخترم ما میریم
خداحافظی میکنن.
جین:منم میرم ابجی خداحافظی میکنه....
(درسته گایز ا/ت خونه مجردی داره😎🥸😂)
ا/ت:پیشییی بیا اینجا بینم (کلی بوسش میکنه)
از دید راوی:
ا/ت بعد ازین که خونرو تمیز کرد رفت تویه اتاقش دوش گرفت بعد لباس خواب پوشید موهاشو خشک کرد بست پیشی روهم البته برده بود حموم؛بعدش یه کافی درست کرد زد بر بدن و لپ تابشو برداشت باهاش ور رفت و تو تکالیف فرداشو انجام داد و گرفت خوابید پیشی روهم بغل کرده بود بهش یه لباس گوگولی هم پوشونده بود.....
ادامه دارد....
۷.۴k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.