the building infogyg پارت15
#the_building_infogyg #پارت15
چانیول
من:خوب جونگ.کوک کدومان
کوک:نشد دیگه باید اول مقام خاندانمو برگردونین بعد
فرمانی که توسط پدربزرگ مهر امضا شده بود بهش دادم کوک هم عکسایی که از اون پنج نفر توپاکت گذاشته بود بهم داد
کوک: محض احتیاط میام بهت میگم
من:نیازی نیس
کوک:مواظب یکی خیلی باید باشین!
من:چطور؟
کوک:آخه اون چیزی که من دیدم بیش ازاندازه تیزه وهمینطور وحشی
من:اسمش!اسمشو بگو
کوک:میفهمی خودت ولی تا اخر صبر کن!
یهو ناپدید شد اون اگه اصیل زاده میبود حتما برام دردسر ساز میشدش
به سمت پسرا رفتم
بک:اون اون پنج نفر رارو آورده چیش پس مالی نیست
من:بیاین عکساشون
جیهوپ به سرعت از رویی میز کش رفتش
بک:هویی من اول برش داشتم
جیهوپ:اوپس دست من چیکارمیکنه
بازش کرد
جیهوپ:ولی عجب چیزهاین ها دخترایی دیگه باید جلویی این پنج تا لنگ بندازن
نگاهی به عکسا انداختم همشون بالباسایی قدیم کره ای بودن خندم گرفت چقدر این مزایدهها مزخرف بودن باید انسان هارو بااین لباسا بشناسونن
بک:من این دختر چشم قهوه ای رو برمیدارم قیافش از همون نوع هاست که من دوست دارم
یونگ:منم اینو برمی دارم از رنگ چشماش خوشم اومده
ته:معمولی جذاب من اینو میخوام
جیهوپ:پوف انتخاب سخت شدش بیا این مال تو
عکس وگرفتم چشمایی آبی وخاکستری شبیه الهه بود چشماش هع اما اونم انسانه یه موجود فانی جیهوپ سریع برگشت سمتم
جیهوپ:نه نه تو اینو بخر بده به من
من:خوب چه کاریه خودت بگیرش
جیهوپ:اوسکل نشدم که کل پولامو به باد بدم
من:توفقط بخرش پولشو پادشاه میده
جیهوپ:پس که اینطور قبوله
واردسالن شدیم هرپنج تامون جلوترین ردیف نشستیم آوردن شون دونفر اول
دختری بود که خیلی ننه من غریبم بازی درمیاورد قیمتش از10میلیارد شروع میشد
که آخرش با20میلیارد فروخته شد به بک دومین دختر چشمایی سبز داشت که یونگ اونو با قیمت24میلیارد خرید
سومی دختری با چشماولبایی سرخ که ته اونو26میلیارد خرید به دونفر آخر رسید مطمئن بودم اونان اما وقتی بیشتر پنج دقیقه طول کشید اوردنشون به سمت حراست رفتم
نگهبان:شاهزاده چان
من:مشکلی پیش اومده
نگهبان:یکی از دخترا تونست فرار کنه که الآن گرفتنش میارنش
من:که اینطور
برگشتم سرجام
جیهوپ:چیشدع
من:یکیشون فرار کرده بود
یونگ:خاک تو سر بی عرضه که آدمیزاد از دستشون در میره پوزخندی زد
خیلی تقلا میکرد فهمیدم کدومو میگه
دختری که موهایی شرابی داشت خریدم داشتم با ته راجب اینکه جدا ازخودمون ببریمشون یانه صحبت میکردیم که یهو نظرم به قیمتی که جیهوپ پیشنهاد داد جلب شدش30 میلیارد
من:جیهوپ سرگنج که..
جیهوپ:نگاه کن پایین ترین قیمت چقدر بود براش بعد بگو
به مانیتور نگاهی انداختم 19میلیارد پایین ترین بودش
چانیول
من:خوب جونگ.کوک کدومان
کوک:نشد دیگه باید اول مقام خاندانمو برگردونین بعد
فرمانی که توسط پدربزرگ مهر امضا شده بود بهش دادم کوک هم عکسایی که از اون پنج نفر توپاکت گذاشته بود بهم داد
کوک: محض احتیاط میام بهت میگم
من:نیازی نیس
کوک:مواظب یکی خیلی باید باشین!
من:چطور؟
کوک:آخه اون چیزی که من دیدم بیش ازاندازه تیزه وهمینطور وحشی
من:اسمش!اسمشو بگو
کوک:میفهمی خودت ولی تا اخر صبر کن!
یهو ناپدید شد اون اگه اصیل زاده میبود حتما برام دردسر ساز میشدش
به سمت پسرا رفتم
بک:اون اون پنج نفر رارو آورده چیش پس مالی نیست
من:بیاین عکساشون
جیهوپ به سرعت از رویی میز کش رفتش
بک:هویی من اول برش داشتم
جیهوپ:اوپس دست من چیکارمیکنه
بازش کرد
جیهوپ:ولی عجب چیزهاین ها دخترایی دیگه باید جلویی این پنج تا لنگ بندازن
نگاهی به عکسا انداختم همشون بالباسایی قدیم کره ای بودن خندم گرفت چقدر این مزایدهها مزخرف بودن باید انسان هارو بااین لباسا بشناسونن
بک:من این دختر چشم قهوه ای رو برمیدارم قیافش از همون نوع هاست که من دوست دارم
یونگ:منم اینو برمی دارم از رنگ چشماش خوشم اومده
ته:معمولی جذاب من اینو میخوام
جیهوپ:پوف انتخاب سخت شدش بیا این مال تو
عکس وگرفتم چشمایی آبی وخاکستری شبیه الهه بود چشماش هع اما اونم انسانه یه موجود فانی جیهوپ سریع برگشت سمتم
جیهوپ:نه نه تو اینو بخر بده به من
من:خوب چه کاریه خودت بگیرش
جیهوپ:اوسکل نشدم که کل پولامو به باد بدم
من:توفقط بخرش پولشو پادشاه میده
جیهوپ:پس که اینطور قبوله
واردسالن شدیم هرپنج تامون جلوترین ردیف نشستیم آوردن شون دونفر اول
دختری بود که خیلی ننه من غریبم بازی درمیاورد قیمتش از10میلیارد شروع میشد
که آخرش با20میلیارد فروخته شد به بک دومین دختر چشمایی سبز داشت که یونگ اونو با قیمت24میلیارد خرید
سومی دختری با چشماولبایی سرخ که ته اونو26میلیارد خرید به دونفر آخر رسید مطمئن بودم اونان اما وقتی بیشتر پنج دقیقه طول کشید اوردنشون به سمت حراست رفتم
نگهبان:شاهزاده چان
من:مشکلی پیش اومده
نگهبان:یکی از دخترا تونست فرار کنه که الآن گرفتنش میارنش
من:که اینطور
برگشتم سرجام
جیهوپ:چیشدع
من:یکیشون فرار کرده بود
یونگ:خاک تو سر بی عرضه که آدمیزاد از دستشون در میره پوزخندی زد
خیلی تقلا میکرد فهمیدم کدومو میگه
دختری که موهایی شرابی داشت خریدم داشتم با ته راجب اینکه جدا ازخودمون ببریمشون یانه صحبت میکردیم که یهو نظرم به قیمتی که جیهوپ پیشنهاد داد جلب شدش30 میلیارد
من:جیهوپ سرگنج که..
جیهوپ:نگاه کن پایین ترین قیمت چقدر بود براش بعد بگو
به مانیتور نگاهی انداختم 19میلیارد پایین ترین بودش
۳.۶k
۱۷ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.