part

part 92
سوزومه: یه مشکل داریم
جنیور: چه مشکلی
سوزومه: به همکاری یه شرکت پوشاک نیاز داریم
جنیور: و از من کمک میخوای
سوزومه: اره........ سود این پروژه دو طرفست
جنیور: اوکی هستم
سوزومه: نایس.......ـ برنامه ریزی دقیق رو برات میفرستم
جنیور: اوکی
سوزومه: خوب من سیر شدم... بریم؟
جنیور: بریم
سوار ماشین شدیمو رفتیم مدرسه رفتم کلاسم امیلی اومد پیشم
امیلی: تادا
سوزومه: چیزی شده
امیلی: تفاوت رو بنگر
خوب از سر تا پا بهش نگاه کردم که چشام به گردنبندش
سوزومه: گردنبند؟
امیلی: یس. داداش گلم برام اورده
سوزومه: وااااو پس دوست پسر عزیزم اومده منو ببینه
لیلی: تو چند روز دیگه نامزدیت بعد چشت دنبال شوهر ایندمه
سوزومه: کجای قانون اجازه نمیده دوتا شوهر داشته باشم
امیلی: کی بهت گفته داداشم قرار تورو بگیره
سوزومه: این یه راز بین منو شوهرمه
لیلی: ایششش
ری: بازم دعواتون سر اریک
سوزومه: چیکار کنم قبول نمیکنن رابطه منو شوهر ایندم حقیقه
لیلی: حقیقی؟ زارت انتظار نداری اریک بیاد شوتر دومت بشه
سوزومه: اگه مشکلی داشت قبل از ماه اینده باهاش ازدواج میکنم تا شوهر اولم بشه
لیلی: خیییلی پرویی
ری: سوزی این شوخی هارو جلو جنیور نکن برات بد تموم میشه
سوزومه: خیلی دست بالا گرفتیش
امیلی: امشب میخوام مهمونی بگیرم هستید
سوزومه: من نمیتونم قرار برم ژاپن
لیلی: منم با شرکت slf قرار دارم
امیلی: اوکی پس میزاریم برای فردا شب
سوزومه: عالیه من هستم
لیلی: اوکیه
ری: منم مشکلی ندارم
امیلی: راستی جنیور رو هم دعوت کن
سوزومه: اوکی.......... میگم ری به جسیکا هم بگو اونم بیاد
ری: ببینم چی میشه
لیلی: اخ امروز تربیت بدنی داریم
امیلی: واااای امروز اصلا حوصله موریسون (دبیر تربیت بدنی) رو ندارم
ری: بشینید دبیر اومد
دبیر اومدو شروع به درس دادن کرد بعد یکو نیم ساعت زنگ خورد بعد از این که دبیر از کلاس خارج شد سوزومه رفت سمت مبصر
سوزومه: سوفی من برای فردا نیستم میشه برام فایل صوتی رو اماده کنی و اگه مشکلی نداره برای جلسه بعدش نکته برداری هاتو بیار