من تنها نیستم*پارت یک*
من تنها نیستم*پارت یک*
*ات جیمین و یونجون هر سه تاش ایدل ن *
*ات لایو گذاشته*
ات:خب دیگه بسه حرف زدن میخوام کامنت بخونم
اولیت کامنت:تو خیلی لاغری
ات:خب که چی ؟چیکار کنم؟
کامنت:یونجون دوست پسرته؟
ات:نه فقط دوستیم
کامنت:تو خیلی هرزه ای با چند نفر بازی میکنی؟
ات:اولن من هرزه نیستم دومن به تو چه سومن من چرا باید بهت توضیح بدم
کامنت:چقدر گوک دو رو دوست داشتی؟*گوک دو دوست اته و چند روز پیش مرده*
ات:خب خیلی*با بغض*وقتی کار آموز بودیم
فلش بک به دوران کار اموزی/:
ات:اوپا چرا تلاش میکنم ولی ایدل نمیشم؟
گوک دو:خب میشی بهترین ایدل میشی ولی فک نکنم من بشم
ات:چرا تو از منم بهتری
گوک دو:درسته بهترینم ولی تا اون زمان زنده نیستم
ات:اوپا دیگه از این حرفا نزنی ها*گوک دو میشینه پیش ات*
گوک دو:به هر حال تو باید قوی باشی خب؟
ات:توهم همینطور
پایان فلش بک/:
ات:این حرفارو میزد
کامنت:اگه گوک دو پیشت بود چی میگفتی؟
ات:*ی اشک. ریخت*گوک دو چرا؟چرت بهم نگفتی ؟میتونستم مشکلت رو حل کنم
*گریه کرد*
*جیمین بهش زنگ زد*
جیمین:ات
ات:جیمین سونبه چیزی شده؟*با گریه*
جیمین:ات گریه نکن
ات:جیمینااا اوپا*با گریه*
جیمین:درک میکنم گریه نکن مگه گوک دو نگفته بود قوی باشی؟
ات:چرا گفته بود...
جیمین:پس قوی باش راستی کجایی؟
ات:لایو گذاشتم تو حموم *بچه ها کلا صورتش معلومه ها*
جیمین:لایو رو قطع کن و زود بیا بیرون من و یونجون میایم اونجا
ات:لازم نیست..
جیمین:لازمه زود باشی ها بای
ات:ممنون بای*قطع کرد*
ات:خب باید لایو رو قطع کنم بای *قطع کرد و اومد بیرون ولی تا لباس بپوشه اومدن*
*اومدن تو*
یونجون:هی نگا نکنی ها
جیمین:چرا باید نگاش کنم؟
یونجون:حواست باشه
ات:خب من برم لباس بپوشم
یونجون:زود بپوشی ها این داره نگات میکنه
جیمین :بخدا نگا نمیکنم این خیلی دروغ میگه
یونجون:دروغ نمیگم الان داشتی نگا میکردی
ات:بسه یونجون خب من برم
*بعد لباس پوشیدن*
ات:خب بزارید براتون خوراکی بیارم
جیمین:نمیخواد بشین
یونجون:ولی من میخوام
ات:بزار بیارم دیگه سونبه
جیمین:نیاز نیس فقط میخواستیم پیشت باشیم
یونجون:واسه من بیار
ات:باشه
*ات جیمین و یونجون هر سه تاش ایدل ن *
*ات لایو گذاشته*
ات:خب دیگه بسه حرف زدن میخوام کامنت بخونم
اولیت کامنت:تو خیلی لاغری
ات:خب که چی ؟چیکار کنم؟
کامنت:یونجون دوست پسرته؟
ات:نه فقط دوستیم
کامنت:تو خیلی هرزه ای با چند نفر بازی میکنی؟
ات:اولن من هرزه نیستم دومن به تو چه سومن من چرا باید بهت توضیح بدم
کامنت:چقدر گوک دو رو دوست داشتی؟*گوک دو دوست اته و چند روز پیش مرده*
ات:خب خیلی*با بغض*وقتی کار آموز بودیم
فلش بک به دوران کار اموزی/:
ات:اوپا چرا تلاش میکنم ولی ایدل نمیشم؟
گوک دو:خب میشی بهترین ایدل میشی ولی فک نکنم من بشم
ات:چرا تو از منم بهتری
گوک دو:درسته بهترینم ولی تا اون زمان زنده نیستم
ات:اوپا دیگه از این حرفا نزنی ها*گوک دو میشینه پیش ات*
گوک دو:به هر حال تو باید قوی باشی خب؟
ات:توهم همینطور
پایان فلش بک/:
ات:این حرفارو میزد
کامنت:اگه گوک دو پیشت بود چی میگفتی؟
ات:*ی اشک. ریخت*گوک دو چرا؟چرت بهم نگفتی ؟میتونستم مشکلت رو حل کنم
*گریه کرد*
*جیمین بهش زنگ زد*
جیمین:ات
ات:جیمین سونبه چیزی شده؟*با گریه*
جیمین:ات گریه نکن
ات:جیمینااا اوپا*با گریه*
جیمین:درک میکنم گریه نکن مگه گوک دو نگفته بود قوی باشی؟
ات:چرا گفته بود...
جیمین:پس قوی باش راستی کجایی؟
ات:لایو گذاشتم تو حموم *بچه ها کلا صورتش معلومه ها*
جیمین:لایو رو قطع کن و زود بیا بیرون من و یونجون میایم اونجا
ات:لازم نیست..
جیمین:لازمه زود باشی ها بای
ات:ممنون بای*قطع کرد*
ات:خب باید لایو رو قطع کنم بای *قطع کرد و اومد بیرون ولی تا لباس بپوشه اومدن*
*اومدن تو*
یونجون:هی نگا نکنی ها
جیمین:چرا باید نگاش کنم؟
یونجون:حواست باشه
ات:خب من برم لباس بپوشم
یونجون:زود بپوشی ها این داره نگات میکنه
جیمین :بخدا نگا نمیکنم این خیلی دروغ میگه
یونجون:دروغ نمیگم الان داشتی نگا میکردی
ات:بسه یونجون خب من برم
*بعد لباس پوشیدن*
ات:خب بزارید براتون خوراکی بیارم
جیمین:نمیخواد بشین
یونجون:ولی من میخوام
ات:بزار بیارم دیگه سونبه
جیمین:نیاز نیس فقط میخواستیم پیشت باشیم
یونجون:واسه من بیار
ات:باشه
۶.۹k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.