سناریو وقتی سرما خوردی P
سناریو وقتی سرما خوردی [ P2]
تا اینکه اومد و من و دید
رنگم پریده بود، سرم درد میکرد، هیچ صدایی رو نمیشنیدم
بغلم کرد و گذاشت منو تو ماشین تو کل راه با اینکه داشت رانندگی میکرد دستمو گرفته و باهام حرف میزد.
تا رسیدم بیمارستان و منو بستری کردن
دکتر : همراه بیمار شماره 15 کیه؟
چان : من. حالش چطوره؟
دکتر : ایشون به بیماری آنفولانزا مبتلا به شدن و چند روزی تو بیمارستان بستری میمونن
در اتاق باز شد و چان اومد داخل نشست رو صندلی و دستمو گرفت.
چان : ا/ت منو ببخش اگه من هواسم بهت بود اینجوری نمیشدی
ا/ت : چان این حرفو نزن تقصیر تو نیست.
چان : قول میدی زود خوب شی؟
ا/ت : باشه قول میدم.
پآیآن
تا اینکه اومد و من و دید
رنگم پریده بود، سرم درد میکرد، هیچ صدایی رو نمیشنیدم
بغلم کرد و گذاشت منو تو ماشین تو کل راه با اینکه داشت رانندگی میکرد دستمو گرفته و باهام حرف میزد.
تا رسیدم بیمارستان و منو بستری کردن
دکتر : همراه بیمار شماره 15 کیه؟
چان : من. حالش چطوره؟
دکتر : ایشون به بیماری آنفولانزا مبتلا به شدن و چند روزی تو بیمارستان بستری میمونن
در اتاق باز شد و چان اومد داخل نشست رو صندلی و دستمو گرفت.
چان : ا/ت منو ببخش اگه من هواسم بهت بود اینجوری نمیشدی
ا/ت : چان این حرفو نزن تقصیر تو نیست.
چان : قول میدی زود خوب شی؟
ا/ت : باشه قول میدم.
پآیآن
- ۴.۷k
- ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط