فصل دوم

part:17
بورام" ساعت ۷:۳۰ بود رفتم یه دوش ۲۰ میل گرفتم یه لباس مناسب پوشیدم و خودمو خوشگل کردم و رفتم سمت رستوران بعد چند مین رسیدم رفتم داخل دیدم تهیونگ نشسته رفتم نشستم روبروش

بورام: آقای جذاب مهمون نمیخوای
تهیونگ: به به خانم خانما سو جو میخوری
بورام: آره

تهیونگ یه سو جو سفارش داد و بورام داشت تند تند می‌خورد

تهیونگ: بسه دیگه انقد زیاده روی نکن
بورام: خیلی وقته نخوردم بزار راحت باشم
تهیونگ: خوددانی

بورام خیلی مست بود و تهیونگ نمی دونست چیکار کنه و بلاخره با هر زحمتی که شد سوار ماشینش کرد و بردش خونه ی خودش

جونگکوک" کاش نمیذاشتم بره ساعت ۱۰ شب بود هنوز نیومده هرچی زنگ میزنم به گوشیش جواب نمی داد

بورام " چشمامو باز کردم دیدم تو یه خونه ی ذیگم تهیونگ رو دیدم فهمیدم تو خونه ی اونم از مستی در اومده بودم ولی هنوز سرم گیج میرفت

تهیونگ: بیدار شدی
بورام: ساعت چنده.
تهیونگ: ۴ صبح
بورام: چی جونگکوک منتظرمه میتونی منو تا خونم برسونی
تهیونگ: باشه

تهیونگ بورام رو برد خونه ولی یه کوچه عقب تر وایستاد تا کسی نبینش بورام رفت تو خونه دید جونگکوک داره وسط خونه راه میره

جونگکوک: به به خانم خانما بلاخره تشریف اوردی
بورام: ج جونگکوک بهت توضیح میدم
جونگکوک: لازم نکرده

جونگکوک همینجوری داشت میرفت جلو و بورام میرفت عقب عقب که به دیوار برخورد کرد

بورام: جونگکوک لطفا ولش کن من خیلی خستم می خوام برم بخوابم
جونگکوک: امشب خیلی باهات کار دارم خیلی وقته تنبیه نشدی وقت خوابیدن نیس
بورام: نه لطفا
جونگکوک: دلم برای بدن سفیدت تنگ شده
بورام: نه بار آخرمه دیگه تکرار نمیشه.
جونگکوک: التماساتو بزار برای اون زیر

ادامه دارد...

[بقیش مال همین پارت ۱۷ ولی تو کامنتا میزارم هرکی جنبه داره بخونه]
دیدگاه ها (۸)

F:²part:18(صبح)بورام" صبح با درد شدیدی بیدار شدم و از تخت او...

F:²part:19بورام " پاشدم رفتم خونه رو تمیز کردم و تی کشیدم که...

فصل 2part:16(۱ سال بعد)بورام:" الانه یک ساله که از ازدواج من...

part:15بعد چند مین رسیدن خونه بورام ‌ جونگکوک پیاده شدن و رف...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟑عشق مافیاویو جونگ کوک از خونه اومدم بیرون رفتم به کافه...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟒عشق مافیاویو بورام ساعت 8:30 از تخت اومدم بیرون یه دوش...

گل وحشی منپارت ۱ ساعت ۷:۴۰ویو ات حیح امروزم مثل همیشه باید م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط