fake kook
fake kook
part*11
انا: خب ارایشتو پاک کردم
ا.ت: خب میگی که برای چی هستن
انا: اره میگم
نیم ساعت بعد
انا: کامل تموم شد خودتو ببین
ا.ت: واو اونی این منم باورم نمیشه
انا: دیرت نشه
ا.ت: اونی اجازه میدی لباستو بپوشم
انا: باشه بپوش
ا.ت: مرسی
انا: ولی دیگه دست به لوازم ارایشم نزنیا
ا.ت: ببخشید دیگه نمیزنم
انا: به اون دوست پسرتم بگو برات لوازم ارایش بخره
ا.ت: اونییی اولین قراره مه
انا: برو دیگه ممکنه مامان ببینت دوباره یه چیزی بگه
ا.ت: باشه بای اونی
انا: بای
سریع رفتم بیرون سوار تاکسی شدم و جایی که کوک فرستاده بود رفتم خیلی خوشگل بود رفتم داخلش کوک هم نشسته بود رفتم پیش کوک
ا.ت: سلام
کوک: سلام
ا.ت: خیلی خوشگله
کوک: اره خوشگله ارایش کردی؟
ا.ت: کی فهمیدی اره ارایش کردم
کوک: خوشگل شدی ولی راستشو بخوام بگم بدون ارایش خیلی خوشگل تری
ا.ت:😊یعنی ارایشم بده
کوک: منظورم این نبود فقط خواستم بگم که بدون ارایش خوشگل تری
ا.ت: ولی من ارایش کردن دوس دارم
کوک: من که نگفتم نکن
ا.ت: خب راستش زدی تو ذوقم
کوک: ببخشید من نمیدونستم ناراحت میشی
ا.ت: 🙂
کوک: چی میخوری
ا.ت: نمیدونم
کوک: خجالت نکش بگو
ا.ت: راستش اینه که خجالت میکشم بخاطر اینکه ما دوستای عادی بودیم
کوک: ولی باید عادت کنی
ا.ت: بهت قول میدم سریع عادت میکنم
کوک: حالا بگو چی میخوری
ا.ت: هرچی که تو سفارش دادی باشه
کوک: باشه
چند دقیقه بعد
کوک: اینم از سفارش میخوری دیگه اگه نمیخوری تا برم عوضش کنم
ا.ت: نه همینو میخورم
کوک: باشه
ا.ت: ولی قبلش برم دستما بشورم
کوک: باشه برو
منتظر بودم ا.ت بیاد که در باز شد مینهو و میرا و سوجین اومدن یا خدا اینا اینجا چیکار میکنن
مینهو: به به جونگکوک پس اینجایی چرا اینقدر بهت زنگ میزنیم جواب نمیدی
کوک: همم گوشیم خاموش بود
میرا: چیشده لکنت گرفتی با کسی اومدی
سوجین: نکنه دوس دختر داری
مینهو: راستی ا.ت کجاست
میرا: بهش زنگ زدیم اونم جواب نداد
کوک: شما اینجا چیکار میکنید
سوجین: اومدیم مگه جرم کردیم حالا چرا تو خودت تنها اومدی
کوک: من همیجوری اینجارو دوس دارم
بچه ها سرما خوردم بخاطر همین این روزا زیاد نمیزارم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*11
انا: خب ارایشتو پاک کردم
ا.ت: خب میگی که برای چی هستن
انا: اره میگم
نیم ساعت بعد
انا: کامل تموم شد خودتو ببین
ا.ت: واو اونی این منم باورم نمیشه
انا: دیرت نشه
ا.ت: اونی اجازه میدی لباستو بپوشم
انا: باشه بپوش
ا.ت: مرسی
انا: ولی دیگه دست به لوازم ارایشم نزنیا
ا.ت: ببخشید دیگه نمیزنم
انا: به اون دوست پسرتم بگو برات لوازم ارایش بخره
ا.ت: اونییی اولین قراره مه
انا: برو دیگه ممکنه مامان ببینت دوباره یه چیزی بگه
ا.ت: باشه بای اونی
انا: بای
سریع رفتم بیرون سوار تاکسی شدم و جایی که کوک فرستاده بود رفتم خیلی خوشگل بود رفتم داخلش کوک هم نشسته بود رفتم پیش کوک
ا.ت: سلام
کوک: سلام
ا.ت: خیلی خوشگله
کوک: اره خوشگله ارایش کردی؟
ا.ت: کی فهمیدی اره ارایش کردم
کوک: خوشگل شدی ولی راستشو بخوام بگم بدون ارایش خیلی خوشگل تری
ا.ت:😊یعنی ارایشم بده
کوک: منظورم این نبود فقط خواستم بگم که بدون ارایش خوشگل تری
ا.ت: ولی من ارایش کردن دوس دارم
کوک: من که نگفتم نکن
ا.ت: خب راستش زدی تو ذوقم
کوک: ببخشید من نمیدونستم ناراحت میشی
ا.ت: 🙂
کوک: چی میخوری
ا.ت: نمیدونم
کوک: خجالت نکش بگو
ا.ت: راستش اینه که خجالت میکشم بخاطر اینکه ما دوستای عادی بودیم
کوک: ولی باید عادت کنی
ا.ت: بهت قول میدم سریع عادت میکنم
کوک: حالا بگو چی میخوری
ا.ت: هرچی که تو سفارش دادی باشه
کوک: باشه
چند دقیقه بعد
کوک: اینم از سفارش میخوری دیگه اگه نمیخوری تا برم عوضش کنم
ا.ت: نه همینو میخورم
کوک: باشه
ا.ت: ولی قبلش برم دستما بشورم
کوک: باشه برو
منتظر بودم ا.ت بیاد که در باز شد مینهو و میرا و سوجین اومدن یا خدا اینا اینجا چیکار میکنن
مینهو: به به جونگکوک پس اینجایی چرا اینقدر بهت زنگ میزنیم جواب نمیدی
کوک: همم گوشیم خاموش بود
میرا: چیشده لکنت گرفتی با کسی اومدی
سوجین: نکنه دوس دختر داری
مینهو: راستی ا.ت کجاست
میرا: بهش زنگ زدیم اونم جواب نداد
کوک: شما اینجا چیکار میکنید
سوجین: اومدیم مگه جرم کردیم حالا چرا تو خودت تنها اومدی
کوک: من همیجوری اینجارو دوس دارم
بچه ها سرما خوردم بخاطر همین این روزا زیاد نمیزارم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۱.۰k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.