رفتی برو نگاه به پشت سر نکن فکری بحال عاشق غریب و دربدر ن

رفتی برو نگاه به پشت سر نکن فکری بحال عاشق غریب و دربدر نکن
میتونی با خودت بگی نه عاشقی بود و پر شدن نه چشم گریه کردن برات
نه حتی یه دلی شکست
میتونی باور نکنی عاشق ترین غریبه رو این کولی آواره ی اسیر دست سفر رو
میشه صداشو نشنید خواهش دست هاشو ندید به سادگی ازش گذشت
میشه به دادش نرسید
آواره ی عاشق من پای پیاده اومدی از بی نشون ترین شب و خاکی جاده اومدی
دلت و بر دار رو برواینجا تو جای نداری برو که ساده اومدی
برو که راهی نداری
شروع یه هجرت تلخ آخر،هر سفرمیشم نصیب قلب عاشق جاده و چشم ترمیشه
میتونی با خودت بگی نه عاشقی بود و پر شدن نه چشم گریه کردن برات
نه حتی یه دلی شکست
#دکلمه #مازیار مقدم
دیدگاه ها (۱)

کاش بشه یه شب بدون غم باشماز همه دنیا اگرچه کم باشمنمیخوام ت...

کولی اواره منم زخم سفر روی تنمیه روزی از همین روزا تو چنگ جا...

با هر واژه؛باهر شعر؛تکه ای ازمن؛کنده میشود؛کبوتری میشود؛که پ...

من که بهت گفته بودم که عاشقی یه کوله باره ؛گفتی نهدل عاشق هم...

زور و عشق پارت ۶

من عاشق شدمپارت (10)☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ته ها :هه سو دیگه گریه نکن منم...

دو پارتی جونگکوکتو یه مامور مخفی هستی و متوجه شدی که یه خلاف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط