عشق سیاه و سفید p1
عشق سیاه و سفید p1
سونگ مین:اقای لی به خدا کار من نبوده به خدا کار من نبوده(با گریه و زاری)...هق.....هق
اقای لی:من میدونم کار شما نبوده براتون پاپوش درست شده اما قاضی باید تصمیم بگیره اگه میشه از اول توضیح بدین چی شد؟
سونگ مین:م....من رفتم اونجا که به دوری بگم که امروز تولدشه و براش سوپرایز داجرم ........
بعد از اینکه رسیدم تو خونه دیدم دوری بهترین همکارم (با گریه )حکم خاهرم رو برام داشت چطور میتونم با کسی که ۲ سال باهاش بودم و در حقم خاهری کرده بود بکشمش واقعا چطور فکر کردید من میتونم رهمکار خودم رو بکشم....هق.....هق
درسته باهم دعوا کرده بودیم ولی دعوا ساختگی بود تا برای تولدش سوپرایزش کنم
وقتی رسیدم تو خونه اون جلو چشمام کشته شد 😭🖤
جلو چشمم کشتنش و روی زمین داشت جون میداد اون بهم گفت
...........
سونگ مین:توروخدا نکنین مگه دوری شمارا چه کار کرده توروخدا ولش کنید
تفنگ رو بالا اوردن و چندتا تیر زدن به دوری و قلبش .....
سونگ مین:(با عربده)دوریییییییی نننننننننن
دوری :س....سونگ.....من...من دوست داشتم و ا....امروز تولدم بود ...میخاستم تولدم رو کنار ......ت....تهیونگ باشم ....و ....ولی نشد
سونگ مین:اره عشقم دلم میدونستم تولدته اومدم سوپرایزت کنم لطفا نمیر من به جز تو کسی رو ندارم ......توروخدا .....
چشماشو برای همیشه بست ......
.........
اقای لی:واقعا متاسفم ولی چون برادرتون گفته میخا به جای شما تقاص پس بده و حتی برگه های .....امضا کرده
سونگ مین:چ...چی؟برادرم الان کجاست ؟
اقای لی:توی زندان شما نمیتونید دیگه کلری کنید
سونگ مین:یعنی چی چی میگن که اون به جا من باید اعدام بشه میفهمین چی میگین اون هنو ۲۰ سالشم نیست ؟
اقای لی:باید از خانواده مقتول رضایت بگیرین
سونگ مین:ب....باشه رضایت میگیرم بهم وقت بدین
اقای لی:باشه من سعی میکنم از قاضی کمی وقت بگیرم برات یه دو سه روز
سونگ مین:ممنونم و لی خانواده مقتول .....
اقای لی:جناب جئون جونگ کوک
سونگ مین:جونگ کوک!
اقای لی :اره میشناسیش مگه
سونگ مین:ن ولی انگار اشنا بود برام
اقای لی:اها باش
سونگ مین:اقای لی به خدا کار من نبوده به خدا کار من نبوده(با گریه و زاری)...هق.....هق
اقای لی:من میدونم کار شما نبوده براتون پاپوش درست شده اما قاضی باید تصمیم بگیره اگه میشه از اول توضیح بدین چی شد؟
سونگ مین:م....من رفتم اونجا که به دوری بگم که امروز تولدشه و براش سوپرایز داجرم ........
بعد از اینکه رسیدم تو خونه دیدم دوری بهترین همکارم (با گریه )حکم خاهرم رو برام داشت چطور میتونم با کسی که ۲ سال باهاش بودم و در حقم خاهری کرده بود بکشمش واقعا چطور فکر کردید من میتونم رهمکار خودم رو بکشم....هق.....هق
درسته باهم دعوا کرده بودیم ولی دعوا ساختگی بود تا برای تولدش سوپرایزش کنم
وقتی رسیدم تو خونه اون جلو چشمام کشته شد 😭🖤
جلو چشمم کشتنش و روی زمین داشت جون میداد اون بهم گفت
...........
سونگ مین:توروخدا نکنین مگه دوری شمارا چه کار کرده توروخدا ولش کنید
تفنگ رو بالا اوردن و چندتا تیر زدن به دوری و قلبش .....
سونگ مین:(با عربده)دوریییییییی نننننننننن
دوری :س....سونگ.....من...من دوست داشتم و ا....امروز تولدم بود ...میخاستم تولدم رو کنار ......ت....تهیونگ باشم ....و ....ولی نشد
سونگ مین:اره عشقم دلم میدونستم تولدته اومدم سوپرایزت کنم لطفا نمیر من به جز تو کسی رو ندارم ......توروخدا .....
چشماشو برای همیشه بست ......
.........
اقای لی:واقعا متاسفم ولی چون برادرتون گفته میخا به جای شما تقاص پس بده و حتی برگه های .....امضا کرده
سونگ مین:چ...چی؟برادرم الان کجاست ؟
اقای لی:توی زندان شما نمیتونید دیگه کلری کنید
سونگ مین:یعنی چی چی میگن که اون به جا من باید اعدام بشه میفهمین چی میگین اون هنو ۲۰ سالشم نیست ؟
اقای لی:باید از خانواده مقتول رضایت بگیرین
سونگ مین:ب....باشه رضایت میگیرم بهم وقت بدین
اقای لی:باشه من سعی میکنم از قاضی کمی وقت بگیرم برات یه دو سه روز
سونگ مین:ممنونم و لی خانواده مقتول .....
اقای لی:جناب جئون جونگ کوک
سونگ مین:جونگ کوک!
اقای لی :اره میشناسیش مگه
سونگ مین:ن ولی انگار اشنا بود برام
اقای لی:اها باش
۱۱۷.۲k
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.