کمک

کمک...
part"7"
یوری:هوی احمق اون جئون جونگکوک مکنه طلایی بی تی اس و میگه دفعه آخرت باشه حرفای چرت و پرتی می‌زنیا..
راوی ویو
گوم گوم..صدای محکمی به در کوبیده گوم گوم یکی داشت با حالت ریلکسی در میزد...
فرد پشت در:کی اون توعه؟بوی خونش دیوونم کرده...بیا بیرون کاریت ندارم
دست گیر در به پایین کشیده شد..
یوری وایساد و درو محکم نگه داشت
یوری:هوی یونجان کلید درو از تو دستای مدیر بده بهم...
یونجان با سرعت در و قفل کرد..
فرد پشت در:هعی در و باز کن لعنتی(داد)
من اگه خون نخورم میمیرم وا کن لعنتی
در همینجوری کوبیده میشد لینا گوشاشو گرفته بود..
یوری تلفنش و باز کرد و بکگراند گوشیش بنگتن بود..یوری زیر لب با خودش گفت...
یوری:یعنی اونا الان کجان دلم میخواد برم...
همون لحظه یوری یه هدف پیدا کرد...
نامجون ویو
ده روزه تو این جای لعنتی با دوتا کارمند گیر کردیم دیگه نمیتونم تحمل کنم می‌خوام یه هدف داشته کوک چندبار به میکاپ آرتستمون زنگ زد تا ببینه اون کجاس چون اون واقعا پسر خوبیه هیچ کس نمی‌خواست اون مثل اونا شده باشه‌...ولی تلفنش هیچ جوابی نداد
کوک گوشیشو برداشت تا دوباره تماس بگیره همون لحظه صدای یونگی در اومد..
یونگی:یا جونگکوک شی بس کن دیگه هیچ کس نمیاد کمکمون ما ترد شده ایم
کوک:این حرفو نزن هیونگ من واقعا یه امیدی تو دلمه
یونگی:نگو که انتظار داری الان یکی بیاد نجاتمون بده...
در کوبیده شد‌...این تو این ده روز بار اولی بود که در کوبیده میشد...
اعضا به در نگاهی انداختن اما صدایی از در نیومد همه نگاه به در میکردن و ساکت بودن همون لحظه صدای جیغ گوش خراشی به گوش رسید...
تهیونگ:....



_____________________________________



منتظر پارت بعد باشین🙂
دیدگاه ها (۲)

تتوی یونگی رو پیدا کردیمممممم#نفر_بعدی_در_کار_نیست#سیگمایی_خ...

گفتین پستش کنم✨#نفر_بعدی_در_کار_نیست#سیگمایی_خودش_همجنسگراست...

کمک...part"6"یوری:یونجان تو از پشت بزنشون سوجان وایسا جلو هم...

کمک...Part"۵"معلم:بچه چی داری میگی؟یوری:خفه میشی یا نه یه گو...

رمان افسر پلیس پارت ³زنگ درو زدم جیمین: کیه؟تهیونگ: درو وا ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط